یاعلی مدد حیدر

انتظارش انتظارم سیرکرد آنکه میخواهدبیاید دیر کرد تابه کی دیده بر در دوختن ّآمدن رفتن ندیدن و سوختن

یاعلی مدد حیدر

انتظارش انتظارم سیرکرد آنکه میخواهدبیاید دیر کرد تابه کی دیده بر در دوختن ّآمدن رفتن ندیدن و سوختن

مدیریت‌ زمان‌ در خانواده‌

شما نسبت‌ به‌ زمان‌ چه‌ نگرشی‌ دارید؟
آیا از وقت‌ خود به‌ خوبی‌ استفاده‌ می‌کنید؟
می‌دانید که‌ چگونه‌ زمان‌ خود را تنظیم‌ کنید؟
با فنون‌ مدیریت‌ زمان‌ آشنایی‌ دارید؟
روش‌های‌ صرفه‌جویی‌ در زمان‌ را می‌دانید؟
اصولا به‌ برنامه‌ریزی‌ زمانی‌ و مدیریت‌ زمان‌ اعتقاد دارید؟
نگرش‌ افراد نسبت‌ به‌ پدیده‌ی‌ زمان‌ با میزان‌ تحصیلات‌ آنان‌ ارتباط‌ دارد؟
وقت‌شناسی‌ والدین‌ با موفقیت‌ آنان‌ در اداره‌ی‌ یک‌ خانواده‌ ارتباط‌ دارد؟
شما به‌ عنوان‌ مادر وظایف‌ خود را به‌ موقع‌ انجام‌ می‌دهید؟
شما به‌ عنوان‌ پدر به‌ موقع‌ در منزل‌ حضور پیدا می‌کنید؟
چند سال‌ از عمر شما می‌گذرد؟
چند سال‌ از ازدواج‌ و زندگی‌ مشترک‌ شما می‌گذرد؟
آیا از عمر گذشته‌ و زندگی‌ خانوادگی‌تان‌ احساس‌ رضایت‌ می‌کنید؟


همه‌ی‌ ما ضرب‌المثل‌ معروف‌ «وقت‌ طلا است‌» را بارها شنیده‌ایم‌ وبازگو کرده‌ایم‌. آیا واقعاً برای‌ شما طلا ارزشمندتر است‌ یا وقت‌؟ کدام‌ یک‌ در اختیار شماست‌؟ کدام‌ یک‌ باز یافتنی‌ و قابل‌ کنترل‌ است‌؟ به‌ نظرمی‌رسد زمان‌، با ارزش‌ترین‌ انرژی‌، کالا و سرمایه‌ای‌ است‌ که‌ در اختیارهر پدر و مادری‌ است‌.
 شما نسبت‌ به‌ زمان‌ چه‌ نگرشی‌ دارید؟


هر کسی‌ در شبانه‌روز، بیست‌ و چهار ساعت‌ یا یکهزار و چهارصد و چهل‌دقیقه‌ در اختیار دارد، چطور می‌شود برخی‌ از افراد به‌ خوبی‌ از زمان‌ خوداستفاده‌ می‌کنند؟ و بعضی‌ می‌گویند: «وقت‌ ندارم‌» یا «وقت‌ کم‌ می‌آورم‌». همچنین‌ چطور می‌شود برای‌ برخی‌ از افراد، زمان‌ به‌ سرعت‌ می‌گذرد و برای‌گروهی‌ از انسان‌ها، زمان‌ به‌ کندی‌ طی‌ می‌شود؟
نخستین‌ مانعی‌ که‌ در مسیر موفقیت‌ افراد و خانواده‌ها وجود دارد، نگرش‌ و باورهای‌ نادرست‌ آن‌ها نسبت‌ به‌ زمان‌ است‌. اغلب‌ افراد تصورمی‌کنند، زمان‌ در اختیار آنان‌ نیست‌ و نمی‌توانند آن‌ را به‌ طور فیزیکی‌جا به‌ جا یا انبار کنند!

 

بدیهی‌ است‌ زمان‌، انرژی‌ یا پدیده‌ای‌ است‌ لغزنده‌، فرّار، غیرمحسوس‌ و ناپایدار. زمان‌، سرمایه‌ای‌ بی‌شکل‌ و بی‌وزن‌ است‌ که‌ بایدآن‌ را احساس‌ کنید و به‌ دام‌ بیندازید. از این‌ رو، ضرورت‌ دارد نگرش‌ وبرداشت‌ خود را نسبت‌ به‌ زمان‌ تغییر دهید و بدانید که‌ زمان‌، انرژی‌ محدود استاما دست‌ یافتنی‌ و مهارکردنی‌. درست‌ همان‌ طور که‌ اداره‌ی‌ یک‌ یخچال‌ یا یک‌ فریزر به‌ طور منظم‌ و با برنامه‌ بر کارایی‌ آن‌ می‌افزاید، اداره‌ی‌ زمان‌ هم‌ زندگی‌ و عمر ما را پربارتر و پر حاصل‌تر و اثر بخش‌ترمی‌کند.


در حقیقت‌ هر ساعت‌ و هرروز یک‌ ظرف‌ زمانی‌ است‌ که‌ باید آن‌ رااحساس‌ کنید و با برنامه‌ آن‌ را پرنمایید. هنگامی‌ که‌ برداشت‌ و نگاه‌ شمااین‌ گونه‌ باشد که‌ زمان‌ حد و مرزی‌ دارد (عمر مفید)، در نتیجه‌ با زمان‌برخورد متفاوتی‌ خواهید داشت‌ و ظرف‌هایی‌ را که‌ در اختیار دارید حساب‌ شده‌پر می‌کنید و در انجام‌ امور، اولویت‌ قایل‌ می‌شوید. اگر تصور می‌کنید کاری‌را در زمان‌ بیکاری‌ انجام‌ دهید، به‌ خاطر داشته‌ باشید که‌ آن‌ زمان‌ هیچ‌گاه‌ نخواهد رسید و چیزی‌ به‌ نام‌ «زمان‌ بیکاری‌» وجود ندارد. برای‌ هرزمان‌، کاری‌ وجود دارد که‌ باید برای‌ آن‌ برنامه‌ریزی‌ کرد.
یکی‌ از کلیدهای‌ موفقیت‌ در مدیریت‌ خانه‌ و خانواده‌ و به‌ قول‌قدیمی‌ها «تدبیر منزل‌»، داشتن‌ دانش‌ و مهارت‌ لازم‌ در زمینه‌ی‌ استفاده‌بهینه‌ از زمان‌ است‌. مدیریت‌ زمان‌ عبارت‌ است‌ از آگاهی‌ به‌ علم‌ و فن‌ وهنرو استفاده‌ی‌ بهینه‌ از زمان‌ و انجام‌ کارها و امور به‌ طور اثر بخش‌ و به‌موقع‌. مدیریت‌ زمان‌ یعنی‌ به‌ حداکثر رساندن‌ کارایی‌ فرد، بالابردن‌میزان‌ انرژی‌ و امید به‌ زندگی‌ و کاهش‌ فشارهای‌ روانی‌. همچنین‌ برنامه‌ریزی‌ زمانی‌ یعنی‌ فراهم‌ کردن‌ نقشه‌ و طرحی‌ مناسب‌ و دقیق‌ برای‌ رسیدن‌ به‌ هدف‌های‌ مورد نظر و از قبل‌ تعیین‌ شده‌ و پاسخ‌گویی‌ به‌نیازهای‌ همه‌ جانبه‌ خود، همسر و اعضای‌ خانواده‌.همه‌ی‌ ما، پدران‌ و مادران‌، چه‌ در خانه‌ و چه‌ در محل‌ کار، نیازداریم‌ وقت‌ خود را تنظیم‌ کنیم‌ و زمان‌ در اختیارمان‌ را اداره‌ نماییم‌.
بی‌شک‌ مدیریت‌ موفقیت‌آمیز زمان‌ تاثیر قابل‌ ملاحظه‌ای‌ بر کمیت‌ و کیفیت‌زندگی‌ ما خواهد داشت‌. خانواده‌ی‌ موفق‌، خانواده‌ای‌ است‌ که‌ وقت‌ خود راتنظیم‌ کند و از زمان‌ خود حداکثر حسن‌ استفاده‌ را به‌ عمل‌ ‌آورد.خانواده‌ی‌ موفق‌ همچنین‌ از اوقات‌ فراغت‌ خود لذت‌ بیشتری‌ می‌برد.

 اندیشه خانواده شماره 15

ما در حال‌ حاضر در دنیای‌ پیچیده‌ و پر شتابی‌ زندگی‌ می‌کنیم‌، دنیایی‌ پر از امکانات‌ و فرصت‌های‌ گوناگون‌. آن‌ گاه‌ که‌ شما به‌مهارت‌های‌ مناسب‌ در مدیریت‌ زمان‌ در خانواده‌ دست‌ پیدا می‌کنید، به‌ جای‌این‌ که‌ مقهور زمان‌ شوید، از آن‌ به‌ سود خود، همسر و اعضای‌ خانواده‌تان‌استفاده‌ می‌کنید. وقتی‌ رهنمودها و توصیه‌هایی‌ را که‌ در این‌ مقاله‌آمده‌اند، به‌ کار می‌برید، اداره‌ی‌ زمان‌ را به‌ دست‌ می‌گیرید و در نتیجه‌از زندگیتان‌ لذّت‌ می‌برید و زندگیتان‌ را با طراوت‌ و شاد و اثر بخش‌ترمی‌سازید. توجه‌ داشته‌ باشید که‌ مدیریت‌ زمان‌ در خانواده‌ به‌ استعدادخارق العاده‌ای‌ نیاز ندارد، بلکه‌ مجموعه‌ی‌ دانش‌ها و مهارت‌هایی‌ است‌ که‌هر پدر و مادری‌ می‌تواند آن‌ها را کسب‌ کند، یاد بگیرد و به‌ کار بندد.
در این‌ مقاله‌ سعی‌ شده‌ است‌ برای‌ نخستین‌ بار به‌ اختصار هفتاد رهنمود مهم‌ درباره‌ی‌ مدیریت‌ موفقیت‌آمیز زمان‌ برای‌ مادران‌ و پدران‌ عزیزبه‌ عنوان‌ مدیران‌ و برنامه‌ریزان‌ و مجریان‌ نهاد مقدس‌ خانواده‌ ارایه‌شود. اگر چه‌ باید اعتراف‌ کرد که‌ در شیوه‌ و سبک‌ زندگی‌ و نحوه‌ی‌ استفاده‌از زمان‌، تفاوت‌های‌ فرهنگی‌ و فردی‌ وجود دارد و هیچ‌‌گاه‌ نمی‌توان‌ نسخه‌ی واحد و یکسانی‌ تجویز کرد. در هر حال‌ شایسته‌ است‌ تاکید شود که‌ مدیریت‌بهتر زمان‌، به‌ شما امکان‌ بهتر زیستن‌ و رضایت‌ درونی‌ می‌دهد.


رهنمود اول‌ - بدانید که‌ لازمه‌ی‌ مدیریت‌ بهتر زمان‌، تعیین‌ هدف‌های‌اصلی‌ زندگی‌ فردی‌ و خانوادگی‌ است‌. لذا توصیه‌ می‌شود هدف‌هایتان‌ را به‌طور مشخص‌ بنویسید. در ضمن‌ مدیریت‌ زمان‌ نیاز به‌ برنامه‌ریزی‌ و نظم‌ وانضباط‌ دارد.
رهنمود دوم‌ - بدانید که‌ تحقق‌ هر هدف‌ و برنامه‌ای‌ نیازمند زمان‌مناسب‌ خود است‌ و به‌ تدریج‌ صورت‌ می‌گیرد.
رهنمود سوم‌ - بدانید که‌ تحقق‌ هر هدف‌ و برنامه‌ای‌ نیازمند انجام‌چندین‌ فعالیت‌ کوچکتر است‌.
رهنمود چهارم‌ - بدانید که‌ بدون‌ داشتن‌ هدف‌های‌ قابل‌ وصول‌ ومشخص‌، شما نمی‌توانید درباره‌ی‌ مدیریت‌ زمان‌ خود، یعنی‌ این‌ که‌ چگونه‌؟کجا؟ چرا؟ کی‌؟ و... تصمیم‌ بگیرید. همچنین‌ بدون‌ داشتن‌ هدف‌های‌ معین‌ ومشخص‌، تعیین‌ فهرستی‌ از اولویت‌های‌ زمانی‌ غیرممکن‌ است‌.
رهنمود پنجم‌ - بدانید که‌ برنامه‌های‌ زمانی‌ در خانواده‌، تا حدودی‌به‌ برنامه‌های‌ زمانی‌ یکایک‌ اعضای‌ خانواده‌ بستگی‌ دارد.
رهنمود ششم‌ - بدانید که‌ ظرفیت‌ و توان‌ هرکس‌ متفاوت‌ است‌(تفاوت‌های‌ فردی‌)، بنابراین‌ متناسب‌ با توان‌ و ظرفیت‌ خود و اعضای‌خانواده‌تان‌ برنامه‌ریزی‌ کنید و انتظار داشته‌ باشید.
رهنمود هفتم‌ - بدانید که‌ اولویت‌ها در یک‌ دوره‌ی‌ زمانی‌ (برای‌ مثال‌در یک‌ ماه‌ یا یک‌ فصل‌ خاص‌) تغییرپذیر هستند، لذا ضرورت‌ دارد در هر دوره‌ی‌زمانی‌، اولویت‌ها را بازنگری‌ کنید و تغییر دهید.
رهنمود هشتم‌ - بدانید که‌ شما نمی‌توانید و نباید همه‌ی‌ انتظارهای‌دیگران‌ را برآورده‌ سازید و زندگی‌ شخصی‌ و خانوادگی‌تان‌ را براساس‌خواسته‌های‌ دیگران‌ تنظیم‌ و هماهنگ‌ کنید. بدیهی‌ است‌ کمک‌ کردن‌ به‌دیگران‌ لذت‌ بخش‌ است‌، اما اگر این‌ کار از حد تعادل‌ خارج‌ شود، می‌تواندبرنامه‌ زندگی‌ شخصی‌ و خانوادگی‌ شما را برهم‌ بزند.
رهنمود نهم‌ - بدانید که‌ هر انسانی‌ با محدودیت‌هایی‌ روبه‌ رو است‌ وهیچ‌ کس‌ کامل‌ نیست‌. بنابراین‌ از خود و همسرتان‌ انتظارهای‌ بیش‌ از حد وکمال‌ طلبانه‌ی‌ افراطی‌ نداشته‌ باشید. به‌ طور معمول‌ افراد کمال‌ طلب‌، مستعدِ مُسامحه‌، به‌ تعویق‌ انداختن‌ و اتلاف‌ وقت‌ هستند. میل‌ به‌ کمال‌طلبی‌ امکان‌ دارد ناشی‌ از ترس‌ از انتقاد، تحقیر، داوری‌ سختگیرانه‌ ومیل‌ به‌ تأیید و تحسین‌ شدن‌ باشد. اگر می‌خواهید بر کمال‌طلبی‌ افراطی‌ خودغلبه‌ کنید، توصیه‌ می‌شود برنامه‌ خود را در زمان‌ معینی‌ شروع‌ و در زمان‌مشخصی‌ به‌ پایان‌ برسانید و برای‌ کارهای‌ خود «ضرب‌الاجل‌» تعیین‌ کنید.بدیهی‌ است‌ اگر «ضرب‌ الاجل‌» نباشد، نویسندگان‌ برای‌ ابد می‌نویسند ودوباره‌ نویسی‌ می‌کنند!!
رهنمود دهم‌ - بدانید برای‌ این‌ که‌ بتوانید اوقات‌ خود را از قبل‌بهتر برنامه‌ریزی‌ کنید، ضرورت‌ دارد به‌ نیازهای‌ خود، همسر و اعضای‌خانواده‌تان‌ در برنامه‌ریزی‌ زمانی‌ توجه‌ کنید.
رهنمود یازدهم‌ - سعی‌ کنید برخی‌ از باورهای‌ نادرست‌ درباره‌ی‌ مدیریت‌ناکارآمد زمان‌ را در ذهن‌ خود از بین‌ ببرید، مانند این‌ که‌ هیچ‌ چیز دراختیار من‌ یا ما نیست‌ و همه‌ی‌ امور توسط‌ رویدادهای‌ خارجی‌ مهار (کنترل‌)می‌شوند.
رهنمود دوازدهم‌ - سعی‌ کنید در گذشته‌ نمانید و توقف‌ نکنید، بلکه‌افق‌های‌ روشن‌ آینده‌ را ترسیم‌ و پیش‌بینی‌ نمایید.
رهنمود سیزدهم‌ - سعی‌ کنید این‌ نگرش‌ و باور را در ذهن‌ خود ایجادکنید که‌ شما مسوول‌ زندگی‌ و اعمال‌ شخصی‌ و خانوادگی‌ خود هستید و بر خیلی‌از امور زندگی‌ تسلط‌ دارید و از این‌ فکر قالبی‌ «امان‌ از حرف‌ مردم‌!»پرهیز کنید.
رهنمود چهاردهم‌ - سعی‌ کنید در درجه‌ی‌ نخست‌، نیازهای‌ خود وخانواده‌تان‌ را شناسایی‌ کنید و انتظارهای‌ همسر و اعضای‌ خانواده‌تان‌ رامدّنظر قرار دهید و آنگاه‌ به‌ نیازها و خواسته‌های‌ دیگران‌ توجه‌ کنید.
رهنمود پانزدهم‌ - سعی‌ کنید با برنامه‌ریزی‌ زمانی‌، اوقات‌ خود رابه‌ طور متنوع‌ تقسیم‌ کنید و از اتلاف‌ وقت‌ در خانواده‌ جلوگیری‌ نمایید.حضرت‌ علی‌ (ع‌) در این‌ باره‌ فرموده‌ است‌: مومن‌ باید شبانه‌روز خود رابه‌ سه‌ قسمت‌ تقسیم‌ کند: زمانی‌ برای‌ نیایش‌ و عبادت‌ پروردگار، زمانی‌برای‌ تامین‌ معاش‌ و هزینه‌ زندگی‌ و زمانی‌ برای‌ واداشتن‌ نفس‌ به‌لذت‌هایی‌ که‌ حلال‌ و مایه‌ی‌ زیبایی‌ است‌ (نهج‌البلاغه‌، حکمت‌ 390).
رهنمود شانزدهم‌ - سعی‌ کنید انجام‌ کارها و مسئولیت‌ها را در خانه‌، میان‌ همسر و اعضای‌ خانواده‌تان‌ تقسیم‌ کنید و آن‌ها را در انجام‌دادن‌بخشی‌ از کارها و امور مشارکت‌ دهید. بدیهی‌ است‌ وقتی‌ اعضای‌ خانواده‌ دراداره‌ی‌ خانه‌ و امور آن‌ مشارکت‌ می‌کنند، به‌ هم‌ نزدیک‌تر می‌شوند و درضمن‌ از واردشدن‌ فشار به‌ پدر یا مادر کاسته‌ می‌گردد.
رهنمود هفدهم‌ - سعی‌ کنید در تعیین‌ اولویت‌ها و انجام‌ کارهای‌ فوری‌و مهم‌ مربوط‌ به‌ امور خانه‌ و خانواده‌، با همسر و اعضای‌ خانواده‌تان‌مشورت‌ نمایید.
رهنمود هجدهم‌ - سعی‌ کنید برای‌ تنظیم‌ کارها و امور خانواده‌، یک‌دفتر یادداشت‌، تقویم‌ (دیواری‌ یا رومیزی‌) یا سررسید اختصاص‌ دهید و یا درصورت‌ امکان‌ از دفتر یادداشت‌ الکترونیکی‌ استفاده‌ نمایید.
رهنمود نوزدهم‌ - سعی‌ کنید از نوآوری‌ و تنوع‌ استقبال‌ نمایید و ازتغییر و تغییردادن‌ نترسید. شما می‌توانید در برنامه‌های‌ شخصی‌ و خانوادگی‌تان‌ به‌ تدریج‌ قدم‌های‌ کوتاه‌ بردارید تا خود و هم‌ اعضای‌خانواده‌تان‌ به‌ تغییر عادت‌ کنید.
رهنمود بیستم‌ - سعی‌ کنید کاری‌ را که‌ برای‌ امروز در نظر گرفته‌اید، همین‌ امروز انجام‌ دهید و «کار امروز را به‌ فردا نیفکنید». همچنین‌ انجام‌دادن‌ کارها را به‌ دقیقه‌ آخر (دقیقه‌ نود!) واگذار مکنید. برای‌ مثال‌، پرداخت‌ قبض‌های‌ آب‌، برق و تلفن‌ به‌ بانک‌.
رهنمود بیست‌ و یکم‌ - سعی‌ کنید از گپ‌زدن‌های‌ بی‌هدف‌ و طولانی‌اجتناب‌ کنید و از مطرح‌کردن‌ سؤال‌های‌ تکراری‌ و بی‌هدف‌ و غیرضروری‌ پرهیزنمایید.
رهنمود بیست‌ و دوم‌ - سعی‌ کنید فهرست‌ زمانی‌ از کارهای‌ کوچک‌ وبزرگ‌ خود و خانواده‌تان‌ تهیه‌ کنید و زمان‌ شروع‌ و خاتمه‌ تقریبی‌ لازم‌برای‌ انجام‌ هر کاری‌ را واقع‌ بینانه‌ تعیین‌ نمایید و کنار آن‌ بنویسید وبه‌ آن‌ عمل‌ کنید. وقتی‌ که‌ از ما درباره‌ی‌ زمان‌ لازم‌ برای‌ انجام‌ کاری‌معین‌ سؤال‌ می‌شود، معمولا" بدون‌ تفکر و از روی‌ عادت‌ جواب‌ می‌دهیم‌ «دوتا سه‌ دقیقه‌!» در حالی‌ که‌ باید دقیقاً زمان‌ انجام‌ دادن‌ هر کاری‌ راتخمین‌ بزنیم‌ و پیش‌بینی‌ کنیم‌. برای‌ مثال‌، 7 تا 8 صبح‌ برای‌ دوش‌گرفتن‌ و خوردن‌ صبحانه‌، 8 تا 9 صبح‌ برای‌ خرید کردن‌، 9 تا 11 صبح‌ برای‌رفتن‌ به‌ پارک‌ یا بازدید از اقوام‌، ساعت‌ 19 مراجعت‌ به‌ منزل‌ و خوردن‌شام‌ و نظیر آن‌.
رهنمود بیست‌ و سوم‌ - سعی‌ کنید در فهرست‌ تهیه‌ شده‌، کارهای‌ مشابه‌را گروه‌بندی‌ کنید. برای‌ مثال‌ تماس‌های‌ تلفنی‌، خریدهای‌ کوچک‌، ملاقات‌ها و نظایر آن‌.
رهنمود بیست‌ و چهارم‌ - سعی‌ کنید در پایان‌ هر روز کنار کارهای‌انجام‌ شده‌ علامت‌ بزنید.
رهنمود بیست‌ و پنجم‌ - سعی‌ کنید عادت‌های‌ نادرست‌ خود درباره‌ی‌استفاده‌ از زمان‌ را تغییر دهید، مانند به‌ تاخیر انداختن‌ کارها وانجام‌دادن‌ کارها در آخرین‌ دقیقه‌. برخی‌ از افراد از شکست‌ و یا به‌اتمام‌ رساندن‌ یک‌ کار می‌ترسند و در این‌ باره‌ مشکل‌ دارند.
رهنمود بیست‌ و ششم‌ - سعی‌ کنید روزانه‌، برای‌ دقایقی‌ از اعضای‌خانواده‌ جدا شوید و در خلوت‌ درباره‌ی‌ امور جدی‌ و اولویت‌های‌ مهم‌ فکرکنید.
رهنمود بیست‌ و هفتم‌ - سعی‌ کنید شماره‌ تلفن‌ و نشانی‌ اشخاص‌ را دردفتر خاصی‌ ثبت‌ کنید و کارت‌ مشخصات‌ افراد را در آلبوم‌ مخصوصی‌ نگهداری‌نمایید.
رهنمود بیست‌ و هشتم‌ - سعی‌ کنید به‌ مقدار کافی‌ زمان‌هایی‌ را برای‌استراحت‌، غذاخوردن‌ و آشامیدن‌ در نظر بگیرید.
رهنمود بیست‌ و نهم‌ - سعی‌ کنید حتی‌الامکان‌ از زندگی‌ شخصی‌، خانوادگی‌ و شغلی‌ خودتان‌ لذت‌ ببرید، زیرا که‌ یادتان‌ باشد ما فقط‌ یک‌بار به‌ دنیا می‌آییم‌!
رهنمود سی‌ام‌ - سعی‌ کنید برای‌ رسیدگی‌ به‌ امور زندگی‌ خانوادگی‌، امور تربیتی‌ فرزندان‌ و امور تحصیلی‌ آنان‌ وقت‌ کافی‌ اختصاص‌ دهید و دراین‌ قبیل‌ امور فعالانه‌ برخورد کنید.
رهنمود سی‌ و یکم‌ - سعی‌ کنید روز خود را با خوردن‌ صبحانه‌ کامل‌ وبدون‌ شتابزدگی‌ در کنار اعضای‌ خانواده‌ شروع‌ کنید.
رهنمود سی‌ و دوم‌ - سعی‌ کنید برای‌ انجام‌ کاری‌، رفتن‌ به‌ محل‌ کاریا ملاقات‌ کسی‌، وقت‌ کافی‌ در نظر بگیرید و طوری‌ برنامه‌ریزی‌ کنید که‌زودتر از زمان‌ مورد نظر به‌ مقصدتان‌ برسید. برای‌ مثال‌، من‌ کاملا"می‌دانم‌ که‌ برای‌ رسیدن‌ به‌ محل‌ کار یا پختن‌ غذای‌ شب‌ چقدر وقت‌ لازم‌است‌.
رهنمود سی‌ و سوم‌ - سعی‌ کنید از تلفن‌، استفاده‌ی‌ مؤثر و مناسب‌ به‌عمل‌ آورید. برای‌ مثال‌، برخی‌ از امور را به‌ صورت‌ تلفنی‌ انجام‌ دهید، قبل‌ از رفتن‌ به‌ محلی‌ یا ملاقات‌ کسی‌، از طریق‌ تلفن‌ نشانی‌ کامل‌ محل‌مورد نظر را بگیرید یا از حضور فرد مورد نظر اطمینان‌ پیدا کنید.
رهنمود سی‌ و چهارم‌ - سعی‌ کنید فهرستی‌ از افرادی‌ که‌ باید تلفنی‌با آن‌ها تماس‌ بگیرید، به‌ ترتیب‌ اولویت‌ تهیه‌ کنید و در زمان‌ مشخصی‌، تماس‌های‌ تلفنی‌ خود را یک‌ باره‌ انجام‌ دهید و هدف‌ هر یک‌ از تماس‌ها رامشخص‌ نمایید.
رهنمود سی‌ و پنجم‌ - سعی‌ کنید تماس‌های‌ تلفنی‌ فوری‌ خود را سریع‌انجام‌ دهید و آن‌ها را به‌ تاخیر نیندازید.
رهنمود سی‌ و ششم‌ - سعی‌ کنید به‌ دیگران‌ بگویید که‌ چه‌ زمانی‌می‌توانند با شما تلفنی‌ تماس‌ بگیرند، زیرا ممکن‌ است‌ زمانی‌ که‌ آمادگی‌ندارید، کسی‌ به‌ شما تلفن‌ بزند و وقت‌ شما را بگیرد یا در کارتان‌ وقفه‌ایجاد کند، مانند زمانی‌ که‌ شما در آشپزخانه‌ مشغول‌ پختن‌ غذا هستید.
رهنمود سی‌ و هفتم‌ - سعی‌ کنید با گفتن‌ عبارت‌هایی‌ مانند، «قبل‌ ازخداحافظی‌، آیا مطلب‌ دیگری‌ برای‌ گفتن‌ باقی‌ مانده‌ است‌؟» یا «امیدوارم‌بعداً بیشتر در این‌ باره‌ صحبت‌ کنیم‌» مکالمه‌های‌ تلفنی‌ خود را مؤدبانه‌خاتمه‌ دهید.
رهنمود سی‌ و هشتم‌ - سعی‌ کنید از مکالمات‌ تلفنی‌ بی‌هدف‌ و طولانی‌خودداری‌ نمایید. گاهی‌ ممکن‌ است‌ هنگام‌ گفت‌‌وگوی‌ تلفنی‌ با افراد موردعلاقه‌، زمان‌ را فراموش‌ کنید. بنابراین‌ توصیه‌ می‌شود از قبل‌، مدت‌ زمان‌مکالمه‌ را برای‌ خودتان‌ مشخص‌ کنید و زمان‌ پیش‌ بینی‌ شده‌ را رعایت‌نمایید.
رهنمود سی‌ ونهم‌ - سعی‌ کنید هر چیزی‌ را سرجایش‌ بگذارید تا هنگام‌نیاز به‌ سهولت‌ و به‌ سرعت‌ آن‌ را پیدا کنید.
رهنمود چهلم‌ - سعی‌ کنید هر روز محیط‌ کار یا زندگی‌تان‌ را مرتب‌کنید و اتاقتان‌ را به‌ طور آشفته‌ رها نکنید.
رهنمود چهل‌ و یکم‌ - سعی‌ کنید وسایل‌ و اشیایی‌ را که‌ کمتر موردنیاز هستند، در محل‌ خاصی‌ یا در انباری‌ قرار دهید و وسایلی‌ را که‌ به‌آن‌ها نیاز ندارید، دور بریزید یا به‌ افراد نیازمند بدهید.
رهنمود چهل‌ و دوم‌ - سعی‌ کنید به‌ غیر از کاری‌ که‌ در دست‌ اقدام‌دارید، کار دیگری‌ را شروع‌ نکنید. برخی‌ از افراد با ریختن‌ انواع‌ کارهابه‌ سرشان‌، می‌خواهند از انجام‌ یک‌ کار ناخوشایند فاصله‌ بگیرند و فرارکنند.
رهنمود چهل‌ و سوم‌ - سعی‌ کنید ساعت‌ دیواری‌ را در محلی‌ نصب‌ کنیدکه‌ همه‌ی‌ اعضای‌ خانواده‌ بتوانند آن‌ را ببینند.
رهنمود چهل‌ و چهارم‌ - سعی‌ کنید چیدمان‌ وسایل‌ منزل‌ گونه‌ای‌ باشدکه‌ از هدر رفتن‌ وقت‌ پیشگیری‌ شود و با صرف‌ کمترین‌ زمان‌ به‌ آن‌هادسترسی‌ یابید.
رهنمود چهل‌ و پنجم‌ - سعی‌ کنید برنامه‌ی‌ مهمانی‌ رفتن‌ و مهمان‌پذیرفتن‌ خانواده‌ شما منظم‌ و از روی‌ برنامه‌ خاصی‌ باشد و از مهمانی‌رفتن‌ و مهمان‌ پذیرفتن‌ اتفاقی‌ و بدون‌ برنامه‌ خودداری‌ کنید.
رهنمود چهل‌ و ششم‌ - سعی‌ کنید در برنامه‌ریزی‌ زمانی‌ در خانواده‌، نیازها و اولویت‌های‌ اعضای‌ دیگر را نیز در نظر بگیرید و بدانید که‌ وقت‌آن‌ها به‌ اندازه‌ی‌ وقت‌ شما ارزش‌ دارد. برای‌ مثال‌، به‌ خودتان‌ بگویید: هراندازه‌ سرم‌ شلوغ‌ باشد، برای‌ خواندن‌ کتاب‌ برای‌ بچه‌ها در شب‌ یا بازی‌با آن‌ها وقت‌ دارم‌.
رهنمود چهل‌ و هفتم‌ - سعی‌ کنید به‌ بررسی‌ و ارزیابی‌ عملکرد اوقات‌زندگی‌ خود بپردازید و ملاحظه‌ کنید چه‌ مقدار زمان‌ به‌ کارهای‌ غیرضروری‌ وچه‌ میزان‌ به‌ امور ضروری‌ اختصاص‌ داده‌اید. توجه‌ داشته‌ باشید وقتی‌کارهایتان‌ از زمانتان‌ بیشتر است‌، می‌توانید به‌ پاکسازی‌ و حذف‌ بعضی‌ ازکارها بپردازید، یا انجام‌ برخی‌ از کارها را به‌ همسر یا فرزندان‌ خود تفویض‌کنید.
رهنمود چهل‌ و هشتم‌ - سعی‌ کنید برنامه‌ریزی‌ زمانی‌ متنوعی‌ داشته‌باشید و انرژی‌ و زمان‌ خود را بهتر توزیع‌ کنید. برای‌ مثال‌، بخشی‌ اززمان‌ خود را صرف‌ مطالعه‌ و خواندن‌ روزنامه‌ کنید، قسمتی‌ را برای‌خریدکردن‌، ورزش‌ کردن‌ و مدتی‌ را برای‌ ملاقات‌ اقوام‌ و آشنایان‌ اختصاص‌دهید.
رهنمود چهل‌ و نهم‌ - سعی‌ کنید برای‌ تهیه‌ مواد و وسایل‌ مورد نیازخانه‌ قبلا" فهرستی‌ تهیه‌ کنید و بدون‌ هدف‌ برای‌ خریدکردن‌ از خانه‌ خارج‌نشوید.
رهنمود پنجاهم‌ - سعی‌ کنید کارهای‌ عقب‌ افتاده‌ را بررسی‌ کنید و بابرنامه‌ریزی‌ زمانی‌ به‌ ترتیب‌ اولویت‌ کارهایی‌ را که‌ باید انجام‌ شوند، فهرست‌ کنید. بدیهی‌ است‌ همه‌‌ی ما در مورد زمان‌ انجام‌ دادن‌ و چگونه‌انجام‌ دادن‌ کارها، دارای‌ ترجیحاتی‌ هستیم‌. برای‌ مثال‌، کار مستقل‌، درمقابل‌ کار دسته‌ جمعی‌، ورزش‌ کردن‌ به‌ تنهایی‌ یا ورزش‌ کردن‌ با دیگران‌، مطالعه‌ در صبح‌ یا هنگام‌ شب‌.
رهنمود پنجاه‌ و یکم‌ - سعی‌ کنید با خودتان‌ صادق باشید و ببینید ازخودتان‌ چه‌ می‌خواهید و از انجام‌ چه‌ کارهایی‌ لذت‌ می‌برید و از چه‌کارهایی‌ خوشتان‌ نمی‌آید. با توجه‌ به‌ هدف‌های‌ زندگی‌ شخصی‌ وخانوادگی‌تان‌ برنامه‌ی‌ زمان‌بندی‌ خود را تنظیم‌ کنید.
رهنمود پنجاه‌ و دوم‌ - سعی‌ کنید برای‌ انجام‌ هر کاری‌، زمان‌ کافی‌و مناسب‌ برای‌ آن‌ تخمین‌ بزنید و در نظر بگیرید و بیش‌ از حد نیاز، زمان‌صرف‌ انجام‌ کاری‌ نکنید. برای‌ مثال‌، برای‌ تهیه‌‌ی هدیه‌‌ی عروسی‌، از قبل‌تصمیم‌ بگیرید و برای‌ نظافت‌ و گردگیری‌ خانه‌، روز مشخصی‌ را تعیین‌ کنید.
رهنمود پنجاه‌ و سوم‌ - سعی‌ کنید برنامه‌ریزی‌ زمانی‌ منظم‌ و کوتاه‌مدت‌، میان‌ مدت‌ و بلند مدت‌ در خانواده‌ی‌ خود داشته‌ باشید. برای‌ مثال‌، برای‌ تهیه‌‌ی مسکن‌، برای‌ ادامه‌ی‌ تحصیل‌ و نظایر آن‌.
رهنمود پنجاه‌ و چهارم‌ - سعی‌ کنید زمان‌هایی‌ را به‌ شناسایی‌ موانع و عوامل‌ باز دارنده‌ی‌ استفاده‌ بهینه‌ از زمان‌ اختصاص‌ دهید و برای‌ رفع آن‌ها به‌ فکرکردن‌ بپردازید، این‌ کار را می‌توانید پایان‌

 اندیشه خانواده شماره  15
هر روز یا پایان هر هفته‌ انجام‌ دهید. بدیهی‌ است‌ برخی‌ از موانع‌ مرئی‌ و برخی‌ نامرئی هستند. همچنین‌ آگاه‌ باشید که‌ بعضی‌ از موانع‌ تحت‌ کنترل‌ و در اختیار ماهستند و تعدادی‌ از موانع‌ در اختیار ما نیستند. بنابراین‌ شما اجازه‌ نداریدخود را سرزنش‌ کنید و به‌ طور غیرواقعی‌ به‌ خودتان‌ «زور» بگویید و فشار آورید و در نتیجه‌ احساس‌ گناه‌ کنید.
رهنمود پنجاه‌ و پنجم‌ - سعی‌ کنید همواره‌ به‌ موقع‌ به‌ خانه برگردید، به‌ موقع‌ در کنار اعضای‌ خانواده‌ شام‌ بخورید، به‌ موقع‌ و به قدر کافی‌ بخوابید و به‌ موقع‌ از خواب‌ بیدار شوید.
رهنمود پنجاه‌ و ششم‌ - سعی‌ کنید همواره‌ به‌ موقع‌ سرکار خود حاضر شوید و ساعت‌های‌ مشخصی‌ را به‌ کار خارج‌ از خانه‌ اختصاص‌ دهید.
رهنمود پنجاه‌ و هفتم‌ - سعی‌ کنید برای‌ فردا و فرداهای‌ خود وخانواده‌ی‌ خود برنامه‌ زمانی‌ داشته‌ باشید. بدون‌ شک‌ در عصر و زمان‌ کنونی شایسته‌ نیست‌ بگوییم‌: «چو فردا شود، فکر فردا کنم‌؟!»
رهنمود پنجاه‌ و هشتم‌ - سعی‌ کنید برای‌ اوقات‌ فراغت‌ خود و ایام‌پایان‌ هفته‌ برنامه‌ریزی‌ زمانی‌ داشته‌ باشید و به‌ قدر کافی‌ استراحت‌کنید و به‌ امور تفریحی‌ بپردازید. از تعطیلی‌ و استراحت‌ هراس‌ نداشته‌باشید و احساس‌ گناه‌ نکنید.
رهنمود پنجاه‌ و نهم‌ - سعی‌ کنید برای‌ ایام‌ مرخصی‌ سالانه‌ی‌ خود وخانواده‏تان‌ برنامه‌ریزی‌ زمانی‌ داشته‌ باشید.
رهنمود شصتم‌ - سعی‌ کنید در طول‌ سال‌، یک‌ یا دو بار از مرخصی‌کوتاه‌ مدت‌ استفاده‌ کنید و با همسر و اعضای‌ خانواده‌تان‌ به‌ مسافرت‌های‌کوتاه‌ بروید. توصیه‌ می‌شود وسایل‌ و اشیایی‌ را که‌ باید همراه‌ خود ببرید فهرست‌ کنید. برای‌ مثال‌، شناسنامه‌، بلیط‌، دارو، دوربین‌ عکاسی‌، دفترتلفن‌، پول‌ به‌ قدر کافی‌، چتر، دفترچه‌‌ی بیمه‌، وسایل‌ ورزشی‌ و بازی‌ ونظایر آن‌.
رهنمود شصت‌ و یکم‌ - سعی‌ کنید ساعت‌هایی‌ را که‌ از نظر زیست‌شناختی‌ و روان‌ شناختی‌ آمادگی‌ دارید و میزان‌ انرژی‌ شما در بالاترین‌سطح‌ قرار دارد، شناسایی‌ کنید و مهم‌ترین‌ کارهای‌ خود را در آن‌ ساعت‌هاانجام‌ دهید. برای‌ مثال‌، توصیه‌ می‌شود صبح‌های‌ زود مطالعه‌ و عصرها ورزش‌کنید.
رهنمود شصت‌ و دوم‌ - سعی‌ کنید برای‌ حفظ‌ تمرکز حواس‌ خود، محیط‌ کارمطلوبی‌ فراهم‌ کنید و عوامل‌ مزاحم‌ را از میدان‌ دید خود دور سازید. برای‌مثال‌ میز خود را در محلی‌ دور از رفت‌ و آمد و صدای‌ تلویزیون‌ قرار دهید.
رهنمود شصت‌ و سوم‌ - سعی‌ کنید با گفتن‌ «نه‌» به‌ در خواست‌ها وتقاضاهای‌ دیگران‌، برنامه‌ زمان‌بندی‌ خود را دچار وقفه‌ یا قطع‌ نکنید و ازبرنامه‌ زمانی‌ خود حفاظت‌ نمایید. برای‌ مثال‌، برای‌ نپذیرفتن‌ دعوت‌ به‌شرکت‌ در یک‌ مهمانی‌ بگویید: «متشکرم‌ که‌ به‌ فکر من‌ یا ما بوده‌اید، خیلی‌ دوست‌ داشتم‌ در این‌ برنامه‌ شرکت‌ کنم‌، اما متاسفانه‌ نمی‌توانم‌».
رهنمود شصت‌ و چهارم‌ - سعی‌ کنید کارهایی‌ را که‌ می‌خواهید انجام‌دهید، برحسب‌ اولویت‌ها و میزان‌ اضطرار و اهمیت‌ سازمان‌ دهی‌ کنید، برای‌مثال‌ انجام‌ کاری‌ (ثبت‌ نام‌ فرزند در مدرسه‌) بر کار دیگر (تماشای‌ سریال‌تلویزیونی‌) اولویت‌ و فوریت‌ دارد یا رسیدگی‌ به‌ امری‌ مهم‌ است‌، اماانجام‌ دادن‌ امر دیگری‌ مهم‌تر است‌.
رهنمود شصت‌ و پنجم‌ - سعی‌ کنید از دفع‌الوقت‌کردن‌، اهمال‌ کاری‌ وبه‌ تاخیر انداختن‌ کارها، اجتناب‌ کنید و تمام‌ کارهای‌ نیمه‌ تمام‌ راانجام‌ دهید. از خودتان‌ صادقانه‌ و صمیمانه‌ سؤال‌ کنید، چرا من‌ این‌ کاررا انجام‌ می‌دهم‌؟ اگر انجام‌ این‌ کار را به‌ تأخیر اندازم‌، چه‌ اتفاقی‌می‌افتد؟ آیا من‌ دچار ترس‌ از شکست‌ و شک‌ و دودلی‌ نشده‌ام‌؟ اگر خواندن‌کتابی‌ را شروع‌ کرده‌ و نیمه‌ تمام‌ رها کرده‌اید، همین‌ امروز به‌ خواندن‌خود ادامه‌ دهید و آن‌ را تمام‌ کنید.
رهنمود شصت‌ و ششم‌ - سعی‌ کنید بخشی‌ از اوقات‌ فراغت‌ خود و اعضای‌خانواده‌تان‌ را به‌ ورزش‌ کردن‌ اختصاص‌ دهید و به‌ تماشای‌ موزه‌ها یاگنجینه‌ها بروید.
رهنمود شصت‌ و هفتم‌ - سعی‌ کنید محیط‌ کار و زندگیتان‌ مرتب‌ وسازمان‌ یافته‌ باشد، تا در صورت‌ نیاز به‌ نامه‌ای‌، وسیله‌ای‌ یا چیزی‌، زمان‌ فراوان‌ و انرژی‌ زیادی‌ از بین‌ نرود.
رهنمود شصت‌ و هشتم‌ - سعی‌ کنید در اولین‌ فرصت‌ نسبت‌ به‌ تعمیروسایل‌ ضروری‌ خانه‌، مانند ماشین‌ لباسشویی‌ و جاروبرقی‌ اقدام‌ لازم‌ به‌عمل‌ آورید. بدیهی‌ است‌ دفع‌الوقت‌ و به‌ تأخیر انداختن‌ این‌ گونه‌ امورموجب‌ کاهش‌ کارایی‌ شما و همسرتان‌ می‌شود.
رهنمود شصت‌ و نهم‌ - سعی‌ کنید با توجه‌ به‌ شرایط‌ جدید و نیازهای‌خود و همسر و اعضای‌ خانواده‌تان‌ در برنامه‌ریزی‌ زندگیتان‌ انعطاف‌پذیرباشید و تجدید نظر کنید. اگر چه‌ توصیه‌ می‌شود تا حد امکان‌ برنامه‌ای‌ راکه‌ تنظیم‌ کرده‌اید، رعایت‌ کنید.
رهنمود هفتادم‌ - به‌ عنوان‌ آخرین‌ توصیه‌ سعی‌ کنید برنامه‌زمان‌بندی‌ خود را اجرا کنید و پیشرفت‌ها و موفقیت‌های‌ خود را به‌ خودتان‌تبریک‌ بگویید و به‌ خودتان‌ پاداش‌ بدهید. بدیهی‌ است‌ هر برنامه‌ی‌ زمانی‌، هرقدر هم‌ خوب‌ تنظیم‌ شده‌ باشد، اگر اجرا نشود و لباس‌ عمل‌ به‌ آن‌نپوشانید، هیچ‌ حاصل‌ و نتیجه‌ای‌ برای‌ شما در بر نخواهد داشت‌. لذا در همه‌حال‌ و همواره‌ باید از خداوند بی‌نیاز توفیق‌ عمل‌ مسألت‌ کنیم‌.

 

 

منابع‌
 نهج‌البلاغه؛‌ حضرت‌ علی‌ علیه‌ السلام‌؛ ترجمه‌ محمد دشتی‌ (1379)؛ قم‌:انتشارات‌ مجتبی‌.
بلس‌، ادوانس‌ (بی‌تا)؛ روان‌شناسی‌ تنبلی‌؛ ترجمه‌ مهدی‌ قراچه‌ داغی‌(1370)؛ تهران‌: خاتون‌.
به‌ پژوه‌، احمد (1384)؛اصول‌ برقراری‌ رابطه‌ انسانی‌ با کودک‌ و نوجوان‌(چاپ‌ ششم‌)؛ تهران‌: انتشارات نهضت پویا‌ (انتشارات انجمن اولیا و مربیان).
خاکی‌، غلامرضا (1380)؛ مدیریت‌ زمان‌: فنون‌ شناسایی‌ آفات‌ زمان‌ وراهکارهای‌ مقابله‌ با آن‌ها؛ تهران‌: کوهسار.
علی‌ احمدی‌، علی‌رضا (1379)؛ ارزیابی‌ کار و زمان‌: مهندسی‌ کار و مدیریت‌زمان‌؛ تهران‌: دانشگاه‌ علم‌ و صنعت‌.
کرت‌، سالی‌ (1377)؛ وقت‌ خود را تنظیم‌ کنیم‌. ترجمه‌ فرهاد رادپور؛ تهران‌:مرکز تحقیقات‌ و مطالعات‌ و سنجش‌ سازمان‌ صداوسیمای‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌.
وایزینگر، هندری‌ (1983)؛ هیچ‌کس‌ کامل‌ نیست‌؛ ترجمه‌ پریچهر معتمد گرجی‌(1375)؛ تهران‌: انتشارات‌ فیروزه‌.
وزارت‌ علوم‌، تحقیقات‌ و فناوری‌ (1381)؛ راهنمای‌ خودیاری‌ برای‌دانشجویان‌؛ تهران‌: وزارت‌ علوم‌، تحقیقات‌ و فناوری‌، دفتر مرکزی‌ مشاوره‌ی‌دانشجویی‌ با همکاری‌ مرکز مشاوره‌ دانشجویی‌ دانشگاه‌ تهران‌.
هیندل‌، تیم‌ (بی‌تا)؛ مدیریت‌ زمان‌. ترجمه‌ شفیع‌ الهی‌ (1381)؛ تهران‌:انتشارات‌ سارگل.

عوامل موثر در یادگیری

آمادگی شاگرد باید از لحاظ جسمی ، عاطفی ، عقلی و ... رشد کافی کرده باشد تا بتواند بخوبی یاد بگیرد و یادگیری زمانی برایش مفید خواهد بود که از هر نظر آمادگی لازم داشته باشد. او حتی اگر بعضی از جنبه‌های آمادگی را کسب نکرده باشد، یادگیری برایش خستگی آور و کسل کننده خواهد شد و چندان پیشرفتی نخواهد کرد. مثلا در یادگیری نوشتن ، اعصاب و عضلات دست و انگشتان باید به قدر کافی رشد کرده و آمادگی داشته باشند. اگر کودکی را که از لحاظ جسمی و روانی آمادگی یاد گرفتن و نوشتن را ندارد، تعلیم بدهیم، جریان یادگیری او در این زمینه حتی در سال‌های بعدی به کندی پیش خواهد رفت، در صورتی که اگر همین کودک در سنی که آمادگی کافی دارد، تحت تعلیم قرار گیرد، نوشتن را زودتر فرا خواهد گرفت و در این زمینه سریعتر پیشرفت خواهد کرد. آمادگی در زمینه‌های مختلف متفاوت است. ممکن است فرد از لحاظ عقلی آماده باشد ولی از نظر عاطفی نسبت به امر مورد نظر فاقد احساس مطبوع باشد. مثلا ترس از معلم احساس عدم امنیت ، دلهره ، اضطراب و پریشانی فکر ممکن است یادگیری را در زمینه مورد نظر مختل کند. رشد و آمادگی ذهنی افراد نیز در فهم و یادگیری علوم مختلف متفاوت است. مثلا ممکن است شاگردی در مرحله‌ای از رشد خود آماده درک علوم تجربی باشد، ولی برای درک علوم اجتماعی هنوز آمادگی لازم را بدسن نیاورده باشد. بنابراین ، معلم باید آمادگی هر یک از شاگردان خود را تدریس مواد درسی در نظر داشته باشد و فعالیت‌های آموزشی خود را متناسب با سطح آمادگی آنان عرضه کند. هر چه فرد آمادگی بیشتری برای رفتار معینی داشته باشد، برای انجام دادن رفتار ، به محرک کمتری نیاز دارد. مثلا خنداندن یک انسان خوشحال بسیار ساده‌تر از خندان یک شخص غمگین است. هر چه فرد آمادگی کمتری داشته باشد‌، تحرک بیشتری برای ایجاد آن رفتار لازم است. تدریس و فعالیت معلم زمانی بیشترین تاثیر را در یادگیری خواهد که شاگرد به آمادگی لازم رسیده باشد و در غیر این صورت شاگرد همچون چراغی که فتیله آن پایین کشیده شده باشد، هرگز برافروخته نمی‌شود و چیزی نخواهد آموخت. انگیزه و هدف یادگیری معلول انگیزه‌های متفاوتی است. یکی از این انگیزه‌ها که نقش مهمی در جریان یادگیری میل و رغبت شاگرد به آموختن است. رغبت هر کس است که نیروی فعالیت را افزایش می‌دهد. برای اینکه شاگردان در ضمن یادگیری فعال باید به موضوعی که می‌خواهند قرا بگیرند علاقمند باشند. برای ایجاد رغبت ، لازم نیست موضوعات درسی را به طور تصنعی جالب توجه نشان داد، همینکه مطالب و مفاهیم درسی بر اساس نیاز شاگردان تنظیم شده باشد و مسائل اساسی و واقعی آنان را مطرح سازد و به آنان در برخورد با محیط کمک کند، رغبت آنان برانگیخته خواهد شد. یکی دیگر از عوامل ایجاد انگیزه ، هدف است. هدف به فعالیت انسان و جهت و نیرو می‌دهد. اگر انسانی در طول زندگی خود هدف قابل وصولی نداشته باشد، پویایی و حرکت خود را از دست خواهد داد. هدف ارزشمند، فرد را به خواستن و طلب کردن وادار می‌کند. در مدارس ، هدف‌های تربیتی باید انعکاس از احتیاجات و تمایلات شاگردان باشد و بطور واضح بیان شود. معلم و دانش آموز باید بدانند غرض از فعالیت‌های آموزشی در یک مقطع زمانی خاص چیست. مشخص بودن هدف‌ها در مدرسه ، سبب هماهنگی پیش فعالیت‌های معلم و شاگرد می‌شود و آنان را به اجرای فعالیت‌های متنوع بر می‌انگیزد و جهت و میزان پیشرفت آنان را نشان می‌دهد، محیط مدرسه و کلاس را آموزنده و نشاط آور می‌سازد و سطح یادگیری شاگردان را گسترش داده و یادگیری را عمیق‌تر و موثرتر می‌کند. تجارب گذشته آموخته‌ها و تجارب گذشته شاگرد ساخت‌شناختی وی را تشکیل می‌دهد. آمادگی شاگرد در حد وسیعی تحت تاثیر تجارب گذشته اوست. فرد زمانی می‌تواند مفاهیم و مسائل جدیدی را درک کند که مفهوم و مساله جدیدی با ساخت‌شناختی او مرتبط باشد. در واقع ، فرایند یادگیری همچون روند رشد است. همچنان که رشد جریانی دائمی است، یعنی گذشته ، حال و آینده آنان با هم ارتباط دارد، یادگیری نیز جریانی است که تجارب گذشته پایه و اساس وضع فعلی آن را تشکیل می‌دهد و آنچه فرد در آینده خواهد آموخت باید متناسب با تجارب او در زمان حاضر باشد. فرد وقتی مفهومی را واقعا می‌‌آموزد که پایه و ریشه در تجارب گذشته‌اش داشته باشد. اگر این ارتباط برقرار نشود، یادگیری به معنی خاص خود صورت نخواهد گرفت. بنابراین معلم همواره باید فعالیت‌های آموزشی را بر اساس تجارب گذشته شاگردان و متناسب با ساخت‌شناختی آنان طراحی و اجرا کند. توجه به این امر شرط اساسی موفقیت در کارها تربیتی است. معلم آگاه در فعالیت‌های آموزشی و پرورشی ابتدا زمینه‌ها و تجارب گذشته شاگرد را بررسی می‌کند، توان او را برای درک و هم مسئله جدیدی می‌سنجد و مفاهیم جدید را با توجه به سطح دانش او ارائه می‌دهد. مثلا اگر معلم ریاضی در تدریس مفهوم تازه ، زمینه‌های قبلی شاگردان را به دست فراموشی بسپارد و آموزش خود را بدون توجه به مطالب و دانش قبلی آنان در این زمینه آغاز کند، هرگز موفق نخواهد بود. البته ممکن است در اینها سوال مطرح شود که با توجه به اینکه تجارب گذشته شاگردان یک کلاس ، دلیل تفاوت در شکوفایی استعداد ، محیط خانواده و سطح تربیت والدین یکسان نیست. چگونه ممکن است معلم روش تدریس خود را متناسب با تجارب همه شاگردان انتخاب کند. اگر چه چنین امری کار آسانی نیست، اختلاف سطح دانش‌آموزان را می‌توان از طریق آموزش ترمیمی یا فعالیت‌های متنوع دیگر که به حل این مسئله کمک می‌کند‌، از میان برد. موقعیت و محیط یادگیری موقعیت و محیط یادگیری از عوامل بسیار موثر در یادگیری است. محیط مانند نور ، هوا ، تجهیزات و امکانات آموزشی. طبیعی است هر چه امکانات آموزشی ، کتابخانه و منابع مختلف علمی مناسب‌تر و بیشتر باشد، یادگیری شاگردان در مقایسه با یادگیری شاگردان مدرسه‌ای که دارای فضای مناسب نیست و در آن جز کتاب درسی منابع دیگری یافت نمی شود بسیار متفاوت خواهد بود. محیط ممکن است عاطفی باشد. رابطه معلم و شاگرد ، رابطه شاگردان با هم ، رابطه والدین با هم و نگرش والدین و مربیان در زمینه تربیت کودکان ، همگی می‌تواند در میزان یادگیری شاگردان موثر باشد. موقعیت آموزش منظم همراه با محبت و احترام متقابل ، نسبت به محیط‌های خشک و تهی از عواطف ، تاثیر بیشتری در یادگیری احترام متقابل ، نسبت به محیط‌های خشک و تهی از عواطف ، تاثیر بیشتری در یادگیری خواهد داشت. عاطفه به عنوان یک عامل بسیار موثر می‌تواند در جریان یادگیری عمل کند. عواملی نظیر عدم امنیت ، ترس ، اضطراب ، نومیدی ، شک و تردید می‌توانند در فعالیت‌های آموزشی از همه امکانات یاد شده برخوردار باشد، شاگرد را به کنجکاوی و تلاش برای یادگیری و حل مسائل ذهنی خود واردار می‌سازد. البته محیط و موقعیت تلاش برای یادگیری و حل مسائل ذهنی خود وادار می‌سازد. البته محیط و موقعیت یادگیری باید متناسب با آمادگی ، استعداد ، نیاز و گرایش شاگردان باشد. اگر مجموعه عوامل موجود در محیط برای شاگرد برانگیزنده و قابل درک نباشد، مساله‌ای در ذهن او ایجاد نخواهد شد یا در صورت وجود مساله ، شاگرد توانایی حل آن را نخواهد داشت. به هر حال ، امکانات محیط آموزشی ، اعم از نیروی انسانی و تجهیزات ، وضع اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی خانواده نگرش والدین و مربیان نسبت به تحصیل و آموزشگاه و هزاران عامل محیطی دیگر می‌تواند در کیفیت و کمیت یادگیری شاگردان موثر باشد. روش تدریس معلم در کنار شرایط و امکانات آموزشی نیرویی انسانی و بویژه معلم ، از مهمترین عوامل تشکیل دهنده محیط‌های آموزشی است. تاثیر موقعیت و امکانات مناسب بر هیچ فردی پوشیده نیست. اما امکانات و تجهیزات بدون وجود معلم کارایی لازم را نخواهد داشت. معلم با شناخت امکانات به تجهیز مناسب محیط آموزشی می‌پردازد. محیط و امکانات آموزشی را سازماندهی می‌کند‌، موقعیت آموزشی مناسب را بوجود می‌آورد و با شناخت استعداد ، علایق و توانایی شاگردان ، آنان را در طریق صحیح یادگیری هدایت می‌کند. البته چنین نقشی به دانش و اعتقادات معلم بستگی دارد. اگر چه کنجکاوی و ارضای آن را بدیهی ترین احتیاجات شاگردان است. اگر معلم با نظریه ها و اصول یادگیری آشنا نباشد و تدریس را فقط انتقال واقعیت‌های علمی بداند و تجارب یادگیری را منحصر به نشستن در کلاس ، گوش دادن و حفظ کردن مطالب شنیده شده یا نوشته شده در کتاب تصور کند، مسلم است که در تقویت کنجکاوی و پرورش استعداد و تفکر علمی شاگردان چندان موفقیتی به دست نخواهد آورد. زیرا شاگرد که همواره علاقمند به فکر کردن است. در بررسی عوامل مختلف باید فرصت حرکت و جنبش داشته باشد تا بتواند به هدف‌های آموزشی برسد. یادگیری بدون تلاش و فعالیت و تعامل با محیط صورت نخواهد گرفت. کسی که می‌خواهد یاد بگیرد باید فعالیتی متناسب با علایق و توان خود داشته باشد. و اگر در روش تدریس معلم این نکات در نظر گرفته نشود، مدرسه و کلاس برای شاگرد جالب توجه و جذاب نخواهد بود، اما اگر معلم خود را راهنما و ایجادکننده شرایط مطلوب یادگیری بداند و بجای انتقال اطلاعات ، روش کسب تجربه را به شاگردان بیاموزد، آنان در برخورد با مسائل فعال‌تر خواهند شد، از منابع مختلف استفاده خواهند کرد، اطلاعات لازم را به دست خواهند آورند، به سازماندهی آن خواهد پرداخت و آن را تحلیل خواهند کرد تا به حل مسائل نایل شوند. با چنین روشی ، شاگرد نه فقط حقایق علمی را فرا می‌گیرد. بلکه با روش‌های علمی کسب معرفت نیز آشنا خواهد شد، طرز کار را با منابع مختلف و نحوه استفاده از مطالب درسی برای حل مساله را خواهد آموخت و در فرایند یادگیری ، ابتکار و خلاقیت خود را به کار خواهد انداخت. توجه به کل به جای جز طرفداران مکتب گشتالت معتقدند کل ، اجزا را در یک طرح و زمینه قرار می‌دهد و ارتباط آنها را روشن می‌سازد. به نظر ایشان ، اجزا به تنهایی بی‌معنی و نامفهوم هستند ولی وقتی در یک طرح زمینه قرار بگیرند، معنی و مفهوم آنها روشن می‌شود. طرح یا کل قابل انتقال و تعمیم است، اما اجزا و کیفیت خالص آنها این خصوصیت را ندارد طرح یا کل ، عناصر را مشخص می‌سازد و آنها را در یک زمینه خالص به هم ارتباط می‌دهد. مطالعه فرایند یادگیری نشان خواهد داد که حرکت از کل به جز روند یادگیری را بهتر و فهم مطالب را آسان‌تر می‌کند. اجزا به تنهایی بی‌معنی و نامربوط هستند و در طرح و کل ، معنی پیدا می‌کنند. البته کل معادل مجموع اجزا نیست و بررسی تک تک اجزا و روی هم قرار دادن آنها سبب تصور کل نمی‌شود. کل عبارت است از نحوه ارتباط و پیوند اجزا با هم و تا این ارتباط مشخص نشود، اجزا قابل فهم نیستند. در جریان تدریس ، معلم باید در حد امکان ، ابتدا مطالب درسی را به صورت کل مطرح کند و ارتباط اجزا با کل را مشخص سازد و پس از آن به بررسی و تحلیل اجزا بپردازد. مطالعه جزئیات بدون در نظر گرفتن رابطه آنها با هم و همچنین رابطه آنها با کل ، موجب پریشانی فکر خواهد شد، در حالی که مطالعه از کل به جز با مشخص کردن روابط جز با کل ، قدرت تحلیلی در فراگیران می‌دهد و در نتیجه یادگیری معنی‌دار می‌شود. به عبارت دیگر ، حفظ و فکر و تکرار ، جای خود را به فهم و اندیشه می‌دهد. تمرین و تکرار برای بسیاری از دست‌اندرکاران آموزش و پرورش، هنوز این سوال‌ها مطرح است : تمرین چه نقشی در فرایند یادگیری دارد؟ آیا پیشرفت یادگیری مستقیما تابع تکرار است؟ اگر چنین نیست، شرایط تمرین و تکرار چیست؟ مساعدترین موقعیت برای تمرین کدام است؟ تکالیف تکراری مدارس می‌تواند برای شاگردان مفید باشد یا نه؟ در پاسخ به سوالات مطرح شده باید گفت: تاثیر تمرین و تکرار در کل فرایند یادگیری و حیطه‌های مختلف آن بویژه در حیطه روانی - حرکتی ، انکار ناپذیر است. همه این ضرب‌المثل قدیمی در کار نیکو کردن از پر کردن است،را شنیده‌اند و واقفند که بازی روی یخ یا رانندگی فقط در نتیجه تمرین و تکرار یاد گرفته می‌شود. و اگر تکرار نشوند، دیر یا زود به دست فراموشی سپرده خواهند شد. ولی این نکته نیز غیر قابل انکار است که کیفیت اجرای تمرین ، مقدار و زمان آن نقش بسیار مهمی در تثبیت یا عدم تثبیت رفتار دارد. چنانکه آزمایش‌های متعدد نشان داده است، اجرای تمرین در زمان غیر متمرکز ، اثر یادگیری بیشتری نسبت به اجرای تمرین در زمان متمرکز دارد. مثلا شاگرد موضوع مورد یادگیری را در دو تمرین بیست دقیقه‌ای ، زودتر از یک تمرین چهل دقیقه‌ای یاد می‌گیرد. از همین رو ، تمرین و تکرار موثر باید شرایط و ویژگی خاصی داشته باشد، از جمله اینکه باید منظم و مرتب و طول دوره‌های آن مناسب باشد و در شرایط واقعی و طبیعی انجام پذیرد. اگر شاگرد در اوضاع و احوال ساختگی و غیر طبیعی تمرین کند، مطلع شود. زیرا اطلاع از پیشرفت ، او را به کوشش وا می‌دارد. تمرین نباید بیش از حد طولانی و خستگی‌آور باشد. هر گاه عملی به طور سریع و متوالی تکرار شود ، اغلب موجب کاهش کارایی تمرین می‌شود. به این معنی که شخص در انجام دادن آن عمل به تدریج کندتر و ضعیفتر می‌شود، تا اینکه سرانجام از انجام دادن آن سرباز می‌زند. در واقع خستگی یادگیری را کاهش می‌دهد. منبع : www.roshd.ir - رشد

نقش معلم

چکیده:


سازنده گرایی گفتمان نوینی در عرصه روان شناسی شناختی است که مفهوم زیربنایی آن این است که دانش توسط فراگیر ساخته می شود و درواقع این یادگیرنده است که با عنایت به دانش وتجارب پیشین خود موقعیت جدید را تفسیر کرده ودانش خود را می سازد. مفهوم سازنده گرایی قدمت زیادی دارد و به کارهای سقراط و افلاطون و ارسطو برمی گردد اما ظهور آن به عنوان گفتمان مربو ط به اواخر قرن بیستم وحاصل تلاش افرادی همچون پیاژه، برونر، ویگوتسکی و دیویی به عنوان معماران این نظریه شمار می رود. این رویکرد درعمل برتری خود را نسبت به رویکردهای سنتی آموزش نشان داده است. بسیاری سعی نموده اند که مفروضات سازنده گرایی را در امر آموزش به کار ببرند که رویکرد مساله محور ویتلی وروش آزمایشگاهی ساندرز از نمونه های آن هستند.

 

رویکرد سازنده گرایی


یادگیری انسان یکی از موضوعاتی است که درحوزه روان شناسی شناختی ازجایگاه والایی برخوردار است. ازابتدای آغازعلم روان شناسی درسال 1878تا کنون صاحبنظران مختلف روان شناسی با نگریستن از زوایای مختلف به رفتار انسان سعی کرده اند تا یادگیری را تبیین کنند. ظهور دیدگاه های رفتارگرایی کلاسیک و کنش گرا، یادگیری اجتماعی، گشتالت، شناختی، پردازش اطلاعات وغیره حاصل این امر می باشد. ازجمله رویکردهای نوینی که در بحث یادگیری انسان به عنوان گفتمانی نوظهور مطرح است. رویکرد سازنده گرایی است که با الهام از کارهای پیاژه، دیویی، ویگوتسکی، برونر و غیره شکل گرفت.
سازنده گرایی مفهومی عام می باشد که برای افراد مختلف معانی مختلفی دارد. برای برخی به عنوان فلسفه مطرح است درحالیکه برای برخی دیگربه عنوان نظریه یادگیری یا مدلی برای یادگیری مطرح می شود و برای افرادی شاخه ای از روان شناسی می باشد. در معنای لغوی
(to construct) از کلمه لاتین(construere) می آید که به معنی مرتب کردن و یا ساختاردادن و سازماندهی کردن است.
ایده اصلی سازنده گرایی این است که یادگیری انسان ساخته می شود و یادگیرندگان دانش جدید را براساس یادگیری های قبلی می سازند این دیدگاه کاملا عکس دیدگاهی از یادگیری است که به انتقال منفعلانه اطلاعات از فردی به فرد دیگر می نگرد. در سازنده گرایی مانند سایر قلمروهای علوم انسانی عدم ارایه یک تعریف واحد از جمله چالش هایی است که علاقمندان به این حوزه با آن مواجهند. معلمان ومربیان معانی متفاوتی از سازنده گرایی را در ذهن دارند به عنوان مثال گاگنون و کولی درمقاله خود تحت عنوان «طراحی یادگیری سازنده گرایی» آورده اند که در یک بررسی از ده مربی این سوال پرسیده شده است که ساخت وسازگرایی چیست و جالب این که همه آن ها تعاریف کاملا متفاوتی را ارائه نمودند.

 

اصول و مولفه های سازنده گرایی


هنگامی که صحبت از سازنده گرایی به میان می آید در واقع لازمه آن پذیرفتن سه پیش فرض است:


1) ادراک در تعامل ما با محیط شکل می گیرد و نمی توانیم درمورد چیزی که یادگرفته شده جدا از این که چگونه یادگرفته شده است صحبت کرد. 
2) تعارض شناختی محرکی برای یادگیری می باشد.
3) دانش در بستر اجتماعی شکل می گیرد.


جاکوبسن درمقاله خود تحت عنوان «سازنده گرایی ومعماری شناخت» به منظور شفاف ساختن مفهوم سازنده گرایی فهرستی از اصولی که دربردارنده معنای سازنده گرایی است ارایه کرد، زیرا به زعم ایشان دیدگاه واحدی از سازنده گرایی وجود ندارد و اکثرا صاحبنظران با اصول اساسی که توسط این نظریه حمایت می شود توافق دارند این اصول عبارتند از:


1) افراد درک آنچه را که مطالعه می کنند را به جای این که ثبت کنند می سازند.
2) فرایند ساخت دانش هم در موقعیت های طبیعی و هم در تجارب یادگیری رسمی رخ می دهد.
3) محصول ساخت دانشی درک می شود که توسط فرد معناسازی شده باشد.
4) محصول ساخت دانش به وسیله ی تجارب و دانش فرد تغییر می یابد.
5) تعامل با دیگران برفرایند ساخت و ایجاد ادراک تاثیر می گذارد.


  براساس مطالب فوق می توان این گونه استنباط کرد که سازنده گرایی گفتمانی در حوزه ی یادگیری وروان شناسی شناختی می باشد که براین باور است که دانش به وسیله ی فرد ساخته می شود. به عبارتی این خود فرد است که با توجه به تجارب و دانش پیشین خود موقعیت جدید را تعبیر و تفسیر کرده و در نتیجه تعامل با محیط دانش جدید خود را شکل می دهد. در فرایند اول اطلاعات جدید به ساخت شناختی اضافه می شود و در حالت دوم ساخت شناختی تغییر می یابد به منظور این که اطلاعات جدید را جذب کند. به زعم پیاژه یادگیری انسان سرتاسر ساختاری منطقی دارد. وی نیز نتیجه می گیرد که منطق کودک و روش های تفکرشان اساسا با بزرگسال متفاوت است براساس این دیدگاه ها، پیاژه به عنوان پدر سازنده گرایی مطرح است.

 

محیط آموزشی سازنده گرا


محیط یادگیری سازنده گرا به منظور تحقق اهداف مختلفی می تواند طراحی گردد که هون بین هفت هدف را برای طراحی چنین محیط هایی یادآور می شود:
1- فراهم نمودن تجربه با فرایند ساخت دانش
2- فراهم نمودن تجربه دربررسی دیدگاه های چندگانه
3- قراردادن یادگیری دربستر های واقع بینانه ومرتبط
4- تشویق مالکیت در فرایند یادگیری
5- تشویق کاربرد روش های چندگانه بازنمایی  
6- تشویق خود آگاهی در فرایند ساخت دانش
7- قراردادن یادگیری در تجربه اجتماعی
جاناسن هشت ویژگی را برای محیط های یادگیری سازنده گرا پیشنهاد می کند:
1- محیط های یادگیری سازنده گرا بازنمایی های چندگانه از واقعیت را فراهم می کنند.
2- بازنمایی های چندگانه از ساده سازی زیاد اجتناب کرده وپیچیدگی دنیای واقعی را نشان می دهد.
3- محیط های یادگیری ساخت گرا یا سازنده گرا برساختن دانش به جای تولید مجدد آن تاکید دارند.
4- محیط های یادگیری سازنده گرا برتکالیف اصیل دربستر معنادار تاکید دارند.
5- محیط های یادگیری سازنده گرا ، محیط های یادگیری ازقبیل موقعیت های دنیای واقعی یا یادگیری مبتنی بر مورد را به جای توالی از پیش تعیین شده آموزش فراهم می کند.
6- محیط های یادگیری سازنده گرا تامل فکورانه در تجربه را تشویق می کند.
7- محیط های یادگیری سازنده گرا، ساخت دانش را براساس موقعیت انجام می دهند.
8- محیط های یادگیری سازنده گرا از ساخت جمعی دانش از طریق مذاکره اجتماعی میان یادگیرندگان ونه رقابت حمایت می کنند.


طراحی محیط یادگیری سازنده گرا شش عنصر مهم را که عبارتند از: موقعیت، گروه بندی، پل(پیوند)، سوالات، نمایش و تامل دربردارد. این عناصر برای برانگیختن و وادار نمودن معلم به برنامه ریزی وتامل درباره فرایند یادگیری دانش آموزان طراحی شده است. معلم موقعیتی را برای دانش آموزان به منظور تبیین ایجاد می کند، فرایندی برای گروه بندی مواد و دانش آموزان به کار می برند، پلی بین آنچه دانش آموزان تا کنون می دانند وآنچه که آن ها می خواهند بدانند برقرار می کند، پرسش هایی را برای پرسیدن پیش بینی می کنند و دانش آموزان به نمایش بازنمایی از تفکرشان می پردازند ومعلم تقاضا می کند که دانش آموزان در مورد یادگیری شان تامل کنند.

 

معلم سازنده گرا


معلم بایستی فکور بوده وبرنامه ی درسی را میان علایق دانش آموزان به بحث بگذارد، محیط های یادگیری را تغییر دهد وآموزش را به علایق وتجارب دانش آموزان انطباق دهد. تحت نظریه ساخت وسازگرایی معلم بر ایجاد ارتباط بین حقایق وپرورش ادراکات جدید در دانش آموزان تمرکز دارد . معلم استراتژی های خود را با پاسخ های دانش آموزان سازگار می کند و دانش آموزان را به تجزیه وتحلیل، تفسیر وپیش بینی اطلاعات تشویق می نماید. معلم همچنین به شدت بر پرسش های باز پاسخ و گفتگوهای بین دانش آموزان تاکید دارد.
هانلی نه ویژگی را برای معلم سازنده گرا خاطر نشان می سازد:


1- به یکی از منابعی که دانش آموزان ممکن است از آن یادبگیرند تبدیل می شود و نه منبع عمده اطلاعات.
2- دانش آموزان را درتجربیاتی درگیر کند که مفاهیم و دانش فعلی شان را به چالش برانگیزاند.
3- به دانش آموز اجازه می دهد که پس از مطرح شدن سوال فکر کند و پاسخ های خودش را ارایه دهد.
4- هنگامی که تکالیف را شکل دهی می کند اصطلاحات شناختی از قبیل طبقه بندی، تجزیه وتحلیل وخلق کردن را به کار می برد.
5- روح پرسشگری را به وسیله پرسیدن سوالات بازپاسخ وتفکربرانگیز تقویت می کند وبحث فکورانه بین دانش آموزان را تشویق می کند.
6- اختیار وآزادی عمل دانش آموزان را می پذیرد وتشویق می کند.
7- داده های خام ومنابع عمده را به کار می برد.
8- دانستن را از فرایند دانستن جدا نمی کند.
9- بر بیان  شفاف وروشن از سوی دانش آموزان تاکید می کند زمانی که دانش آموزان بتوانند ادراکاتشان را انتقال دهند واقعا آن ها یادگرفته اند.


حال که ویژگی های معلم سازنده گرا مشخص گردید سعی می شود که در جدول زیر مقایسه ای بین ویژگی های آموزش سازنده گرا با آموزش سنتی ارایه گردد:
- مقایسه کلاس درس سنتی با کلاس درس ساخت وسازگرا


  بحث و نتیجه گیری


سازنده گرایی براساس این فرض بنا شده است که ما با تامل بر تجربیاتمان و ادراکاتمان، دنیایی که درآن زندگی می کنیم را می سازیم. هریک از ما مدل های ذهنی خودمان را خلق می کنیم وبنابراین یادگیری فرایند انطباق مدل های ذهنیمان با تجربیات جدید محسوب می شود.
 چنان که ذکر گردید انتقال معنا از قبیل مفهوم یا ساختارهای مفهومی از فردی به فرد دیگر از منظر سازنده گرایی غیرممکن می باشد لذا معلمی که هدف تغییر دادن چیزی در ذهن دانش آموز را دارد بایستی برخی از تصوراتی که در ذهن دانش آموز وجود دارد را بشناسد. از منظر سازنده گرایی هنگامی که معلم تدریس می کند نباید هرگز صرفا دانش موجود را ارایه کند. به عنوان مثال در درس ریاضیات4= 2+2 را به عنوان چیزی یقینی که به وسیله خدا یا هر کس دیگر خارج از انسان وضع نموده است ارایه دهد. درمسایلی که معلم مطرح می کند گرچه خود پاسخ سوال را می داند او به کمک کردن به دانش آموزان توجه می کند، تا روی آزمودن دانش فعلی شان تامل کنند . معلم به دانش آموزان کمک می کند تا دانش را بسازند و دراین راستا او از ابزارهایی ازقبیل حل مساله به یادگیری مبتنی برپژوهش مدد می گیرد .


به طور روشن وآشکار آموزش مبتنی بر سازنده گرایی از رویکرد سنتی آموزش معلم محور مبتنی بر سخنرانی متفاوت می باشد. تحقیقات نشان داده است اثربخشی روش سازنده گرایی به مراتب بیشتر است. درپژوهشی که توسط کاپریو صورت گرفت به مقایسه رویکرد سازنده گرایی با شکل سنتی آموزش یعنی سخنرانی پرداخته شده است. به طور کلی می توان موارد زیر را به عنوان مزایای بهره گیری از معلم سازنده گرا و نقشش در پرورش دانش آموز سازنده گرا قلمداد نمود:


1- بچه ها بیشتر یاد می گیرند و یادگیری لذت بخش تر می شود وقتی آن ها به گونه ای فعال درگیر می شوند.
 2- تعلیم وتربیت زمانی که روی تفکر ودرک به جای به خاطر سپاری صرف متمرکز شود بهتر کار می کند . معلم سازنده گرا روی یادگیری چگونه فکرکردن ودرک کردن متمرکز است.
3- یادگیری سازنده گرا قابل انتقال می باشد . درکلاس های درس ساخت وسازگرا دانش آموزان به گونه ای به یادگیری می پردازند که بتوانند آن را در محیط های دیگر به کار ببرند.
4- سازنده گرایی به دانش آموزان مالکیت آنچه آن ها یاد می گیرند را می دهد. هنگامی که یادگیری مبتنی بر سوالات وبررسی های دانش آموزان باشد وآن ها درطراحی وارزشیابی نقش ایفا کنند این امر رخ می دهد.
5- معلم سازنده گرا  فعالیت های یادگیری اساسی دربستر دنیای واقعی، سازنده گرایی دانش آموزان را برمی انگیزاند ودرگیر می سازد.
6- معلم سازنده گرا به ایجاد محیط کلاس درس مبتنی بر مشارکت وتبادل آرا تاکید می کند.نویسنده : حسن مومنی مهموئی
(دکترای برنامه ریزی درسی ،عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی

 

زندگی نامه ی دکتر مصطفی چمران

دانشمند بودن یا چریک بودن


سخن گفتن از شهیدی با ابعاد گوناگون، ‌از اسوه‏ای که جمع اضداد بود، از آهن و اشک، ‌از شیر بیشه‌ی نبرد و عارف شب‏های قیرگون، از پدر یتیمان و دشمن سرسخت کافران، بسیار سخت بلکه محال است.
سخن گفتن از شهید دکتر مصطفی چمران، این مرد عمل و نه مرد سخن، این نمونه کامل هجرت، جهاد و شهادت، این شاگرد مکتب علی(ع)، این مالک‏اشتر جنوب لبنان و حمزه‌ی کربلای خوزستان سخت و دشوار است. چرا که حتی نمی‏توان یکی از ابعاد وجودی او را آنگونه که هست توصیف کرد و نبایست انتظار داشت که بتوانیم تصویر کاملی در این مختصر از او ترسیم کنیم، که مردان و رهروان راه علی(ع) و حسین(ع) را با این کلمات مادی و معیارهای خاکی نمی‏شود توصیف کرد و سنجید.
این نوشته مروری است گذرا بر حیات کوتاه اما پرحادثه و سراسر تلاش، ایثار، عشق و فداکاری شهید دکتر مصطفی چمران.
دکتر مصطفی چمران در سال 1311 در تهران، خیابان پانزده خرداد، بازار آهنگرها، سرپولک متولد شد.
وی تحصیلات خود را در مدرسه انتصاریه، نزدیک پامنار آغاز کرد و در دارالفنون و البرز دوران متوسطه را گذراند؛ در دانشکده فنی دانشگاه تهران ادامه تحصیل داد و در سال 1336 در رشته‌ی الکترومکانیک فارغ‏التحصیل شد و یک‏سال به تدریس در دانشکده‌ی‌ فنی پرداخت.
وی در همه‌ی دوران تحصیل شاگرد اول بود. در سال 1337 با استفاده از بورس تحصیلی شاگردان ممتاز به امریکا اعزام شد و پس از تحقیقات‏علمی در جمع معروف‏ترین دانشمندان جهان در دانشگاه کالیفرنیا و معتبرترین دانشگاه امریکا- برکلی- با ممتازترین درجه‌ی علمی موفق به اخذ دکترای الکترونیک و فیزیک پلاسما گردید.


فعالیت‏های اجتماعی:


از 15سالگی در درس تفسیر قرآن مرحوم آیت‏الله طالقانی، در مسجد هدایت، و درس فلسفه و منطق استاد شهید مرتضی مطهری و بعضی از اساتید دیگر شرکت می‏کرد و از اولین اعضاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران بود. در مبارزات سیاسی دوران دکتر مصدق از مجلس چهاردهم تا ملی شدن صنعت‏نفت شرکت داشت و از عناصر پرتلاش در پاسداری از نهضت‏ملی ایران در کشمکش‏های مرگ و حیات این دوره بود. بعد از کودتای ننگین 28 مرداد و سقوط حکومت دکتر مصدق،‌ به نهضت مقاومت ملی ایران پیوست و سخت‏ترین مبارزه‏ها و مسئولیت‏های او علیه استبداد و استعمار شروع شد و تا زمان مهاجرت از ایران بدون خستگی و با همه قدرت خود، علیه نظام طاغوتی شاه جنگید و خطرناک‏ترین مأموریت‏ها را در سخت‏‏ترین شرایط با پیروزی به انجام رسانید.
در امریکا، با همکاری بعضی از دوستانش، برای اولین‏بار انجمن اسلامی دانشجویان امریکا را پایه‏ریزی کرد و از مؤسسین انجمن دانشجویان ایرانی در کالیفرنیا و از فعالان انجمن دانشجویان ایرانی در امریکا به شمار می‏رفت که به دلیل این فعالیت‏ها بورس تحصیلی شاگردممتازی وی از سوی رژیم شاه قطع شد. پس از قیام خونین 15 خرداد سال 1342 و سرکوب ظاهری مبارزات مردم مسلمان به رهبری امام‏خمینی(ره) دست به اقدامی جسورانه و سرنوشت‏ساز می‏زند و همه پل‏ها را پشت‏سر خود خراب می‏کند و به همراه بعضی از دوستان مؤمن و هم‏فکر، رهسپار مصر می‏شود و مدت دو سال در زمان عبدالناصر سخت‏ترین دوره‏های چریکی و جنگ‏های پارتیزانی را می‏آموزد و به عنوان بهترین شاگرد این دوره شناخته می‏شود و فوراً مسئولیت تعلیم چریکی مبارزان ایرانی به عهده‌ی او گذارده می‏شود.
به علت برخورداری از بینش عمیق مذهبی، از ملی‏گرایی ورای اسلام گریزان بود. وقتی در مصر مشاهده کرد که جریان ناسیونالیسم عربی، باعث تفرقه‌ی مسلمین می‏شود، به جمال عبدالناصر اعتراض کرد و ناصر ضمن پذیرش این اعتراض گفت که جریان ناسیونالیسم عربی آن‌قدر قوی است که نمی‏توان به راحتی با آن مقابله کرد و با تأسف تأکید می‏کند که ما هنوز نمی‏دانیم که بیشتر این تحریکات از ناحیه‌ی دشمن و برای ایجاد تفرقه در بین مسلمانان است. به دنبال آن، به چمران و یارانش اجازه می‏دهد که در مصر نظرات خود را بیان کنند.


در لبنان:


بعد از وفات عبدالناصر، ایجاد پایگاه چریکی مستقل برای تعلیم مبارزان ایرانی ضرورت پیدا می‏کند و لذا دکتر چمران رهسپار لبنان می‏شود تا چنین پایگاهی را تأسیس کند.
او به کمک امام موسی‏صدر، رهبر شیعیان لبنان، حرکت محرومین و سپس جناح نظامی آن، سازمان «امل» را براساس اصول و مبانی اسلامی پی‏ریزی کرده که در میان توطئه‏ها و دشمنی‏های چپ و راست، با تکیه بر ایمان به خدا و با اسلحه‌ی شهادت، خط راستین اسلامِ انقلابی را پیاده می‏کند و علی‏گونه در معرکه‏های مرگ و حیات، به آغوش گرداب خطر فرو می‏رود و در طوفان‏های سهمناک سرنوشت، حسین‏وار به استقبال شهادت می‏تازد و پرچم خونین تشیّع را در برابر جبارترین ستمگران روزگار، صهیونیزم اشغالگر و همدستان خونخوار آن‌ها، راست‏گرایان «فالانژ»، به اهتزاز درمی‏آورد و از قلب بیروت سوخته و خراب تا قله‏های بلند کوه‏های جبل‏عامل و در مرزهای فلسطین اشغال شده از خود قهرمانی‏ها به یادگار گذاشته؛ در قلب محرومین و مستضعفین شیعه جای گرفته و شرح این مبارزات افتخارآمیز با قلمی سرخ و به شهادت خون پاک شهدای لبنان، بر کف خیابان‏های داغ و بر دامنه‌ی کوه‏های مرزی فلسطین برای ابد ثبت گردیده است.


پس از پیروزی انقلاب اسلامی:


دکتر چمران با پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران، بعد از حدود 20 سال هجرت، به وطن باز می‏گردد. همه تجربیات انقلابی و علمی خود را در خدمت انقلاب می‏گذارد؛ خاموش و آرام، فعالانه و قاطعانه به سازندگی می‏پردازد و همه‌ی تلاش خود را صرف تربیت اولین گروه‏های پاسداران انقلاب در سعدآباد می‏کند. سپس در شغل معاونت نخست‏وزیر در امور انقلاب، شب و روز خود را به خطر می‏اندازد تا سریع‏تر و قاطعانه‏تر مسئله‌ی کردستان را فیصله دهد. تا این‌که بالاخره در قضیه‌ی فراموش ناشدنی «پاوه» قدرت ایمان و اراده‌ی آهنین و شجاعت و فداکاری او بر همگان ثابت می‏گردد.
در آن شب مخوف پاوه، همه‌ی امیدها قطع شده بود و فقط چند پاسدار مجروح، خسته و دل‏شکسته در میان هزاران دشمن مسلح به محاصره افتاده بودند. اکثریت پاسداران قتل‏عام شده بودند و همه‌ی شهر و تمام پستی و بلندی‏ها به دست دشمن افتاده بود و موج نیروهای خونخوار دشمن لحظه به ‏لحظه نزدیک‏تر می‏شد. باران گلوله می‏بارید و می‏رفت تا آخرین نقطه مقاومت نیز در خون پاسداران غرق گردد. ولی، دکتر چمران با شهامت و شجاعت و ایثارگری فراوان توانست این شب هولناک را با پیروزی به صبح امید متصل کند و جان پاسداران باقی‏مانده را نجات دهد و شهر مصیبت‏زده را از سقوط حتمی برهاند.
آنگاه فرمان انقلابی امام‏خمینی(ره) صادر شد. فرماندهی کل قوا را به دست گرفت و به ارتش فرمان داد تا در 24 ساعت خود را به پاوه برساند و فرماندهی منطقه نیز به دکتر چمران واگذار شد.
رزمندگان از جان گذشته انقلاب، اعم از سرباز و پاسدار به حرکت درآمدند و همه‌ی تجارب انقلابی، ایمان، فداکاری، شجاعت، ‌قدرت رهبری و برنامه‏ریزی دکتر چمران در اختیار نیروهای انقلاب قرار گرفت و عالی‏ترین مظاهر انقلابی و شکوهمندترین قهرمانی‏ها به وقوع پیوست و در عرض 15 روز شهرها و راه‏ها و مواضع استراتژیک کردستان به تصرف نیروهای انقلاب اسلامی درآمد و کردستان از خطر حتمی نجات یافت و مردم مسلمان کُرد با شادی و شعف به استقبال این پیروزی رفتند.
دکتر چمران بعد از این پیروزی بی‏نظیر به تهران احضار شد و از طرف رهبر عالیقدر انقلاب، امام‏خمینی(ره)، به وزارت دفاع منصوب گردید.
در پست جدید، برای تغییر و تحول ارتش از یک نظام طاغوتی، به یک سلسله برنامه‏های وسیع بنیادی دست زد که پاک‏سازی ارتش و پیاده کردن برنامه‏های اصلاحی از این قبیل است تا به یاری خدا و پشتیبانی ملت، ارتشی به وجود آید که پاسدار انقلاب و امنیت  استقلال کشور باشد و رسالت مقدس اسلامی ما را به سرمنزل مقصود برساند.
دکتر مصطفی چمران در اولین دور انتخابات مجلس شورای اسلامی، از سوی مردم تهران به نمایندگی انتخاب شد و تصمیم داشت در تدوین قوانین و نظام جدید انقلابی، بخصوص در ارتش،‌ حداکثر سعی و تلاش خود را بکند تا ساختار گذشته‌ی ‌ارتش به نظامی انقلابی و شایسته ارتش اسلامی تبدیل شود. در یکی از نیایش‏های خود بعد از انتخاب نمایندگی مردم در مجلس شورای اسلامی، این‌سان خدا را شکر می‏گوید: «خدایا، مردم آنقدر به من  محبت کرده‏اند و آنچنان مرا از باران لطف و محبت خود سرشار کرده‏اند که به راستی خجلم و آنقدر خود را کوچک می‏بینم که نمی‏توانم از عهده آن بر آیم. خدایا، تو به من فرصت ده، توانایی ده تا بتوانم از عهده برآیم و شایسته‌ی این همه مهر و محبت باشم.»
وی سپس به نمایندگی رهبر کبیر انقلاب اسلامی در شورایعالی دفاع منصوب شد و مأموریت یافت تا بطور مرتب گزارش کار ارتش را ارائه کند.


در خوزستان:


گروهی از رزمندگان داوطلب، به گِرد او جمع شدند و او با تربیت و سازماندهی آنان، ستاد جنگ‏های نامنظم را در اهواز تشکیل داد.
سخنش تمام شد، با همه رزمندگان خداحافظی و دیده‏بوسی کرد، به همه سنگرها سرکشی نمود و در خط مقدم، در نزدیک‏ترین نقطه به دشمن، پشت خاکریزی ایستاد و به رزمندگان تأکید کرد که از این نقطه که او هست، دیگر کسی جلوتر نرود، چون دشمن به خوبی با چشم غیرمسلح دیده می‏شد و مطمئناً دشمن هم آنها را دیده بود. آتش خمپاره که از اولین ساعات بامداد شروع شده بود و علاوه بر «رستمی» قربانی‏های دیگری نیز گرفته بود، دکتر چمران دستور داد رزمندگان به سرعت از کنارش متفرق شوند واز هم فاصله بگیرند. یارانش از او فاصله گرفتند و هر یک در گودالی مات و مبهوت در انتظار حادثه‏ای جانکاه بودند که خمپاره‏ها در اطراف او به زمین خورد و با اصابت یکی از خمپاره‏های صدامیان، یکی از نمونه‏های کامل انسانی که مایه‌‌ی مباهات خداوند است، یکی از شاگردان متواضع علی(ع) و حسین(ع)، یکی از عارفان سالک راه حق و حقیقت و یکی از ارزشمندترین انسان‏های علی‏گونه و یکی از یاران باوفای امام‏خمینی(ره) از دیار ما رخت بربست و به ملکوت اعلی پیوست.
ترکش خمپاره دشمن به پشت سر دکتر چمران اصابت کرد و ترکش‏های دیگر صورت و سینه‌ی دو یارش را که در کنارش ایستاده بودند، شکافت و فریاد و شیون رزمندگان و دوستان و برادران باوفایش به آسمان برخاست. او را به سرعت به آمبولانس رساندند. خون از سرش جاری بود و چهره ملکوتی و متبسم و در عین‏حال متین و محکم و موقر آغشته به خاک و خونش، عمیقاً، سخن‏ها داشت، ولی دیگر با کسی سخن نگفت و به کسی نگاه نکرد! شاید در آن اوقات، همانطوری که خود آرزو کرده بود، حسین(ع) بر بالینش بود و او از عشق دیدار حسین(ع) و رَستن از این دنیای پر از درد و پیوستن به روح، به زیبایی، به ملکوت اعلی، به دیار مصفای شهیدان، فرصت نگاهی و سخنی با ما خاکیان را نداشت.
«سرانجام، زندگی سراسر تلاش و مبارزه‌ی خالصانه و عارفانه در راه خدای او آغاز گشت و این‏چنین در کربلای خوزستان در جهاد و نبرد رویاروی علیه باطل، حسین‏گونه به خاک شهادت افتاد و به ملکوت اعلی عروج کرد و به آرزوی دیرین خود که قربانی شدن عاشقانه در راه خدا بود، نائل گشت. خدایش رحمت کند و او را با حسین(ع) و شهدای کربلا محشور گرداند.
چمران عزیز با عقیده‌ی پاک خالص، غیر وابسته به دستجات و گروه‌های سیاسی و عقیده به هدف بزرگ الهی، جهاد را در راه آن، آغاز کرد و به پایان رساند. او در حیات، با نور معرفت و پیوستگی به خدا قدم نهاد و در راه آن به جهاد برخاست و جان خود را نثار کرد. او با سرافرازی زیست و با سرافرازی، با شهادت، به حق پیوست. هنر آن است که بی هیاهوهای سیاسی و خودنمایی‌های شیطانی، برای خدا به جهاد برخیزد؛ و خود را فدای هدف کند نه هوا؛ و این هنر مردان خداست. او در پیشگاه خدای بزرگ با آبرو رفت. روانش شاد و یادش بخیر.»

 

 

    

 

 

نگاهی به ساختار پردازنده های دو هسته ای

در چندین ماه گذشته پیشرفت های جدیدی در طراحی پروسسورها، بویژه از طرف شرکت AMD حاصل شد. این شرکت علاوه بر اینکه یک cpu با طراحی کاملا ْ۶۴ بیتی عرضه کرد که باعث برتری یافتن این شرکت در بازار کامپیوترهای رومیزی پیشرفته گردید، همچنین در حذف کنترل کننده‌های حافظه (MCH) پیشقدم شد که در عملکرد Athlon ۶۴ و چیپهای"optron" یک پیشرفت قابل ملاحظه نسبت به پروسسورهای intel به حساب می‌آید. اینتل به طور متقابل پروسسور سازگار ۶۴ بیتی را عرضه نمود. به تازگی نیز هر دو شرکت پردازشگرهای دوهسته ای را عرضه نموده‌اند، این پروسسورها بهتر از آن چیزی که شما انتظار دارید کار می‌کنند. پروسسورهای اینتل و AMD هر دو دارای دو هسته پروسسور، در حال کار در یک قالب می‌باشند که هر یک از هسته‌ها بصورت مستقل توابع و پردازشهای داده را انجام می‌دهند (در مورد اینتل این مورد کامل تر است) و هر دو این هسته‌ها توسط نرم افزار سیستم عامل هم آهنگ می گردند. در این مقاله سعی شده تا تکنولوژی که در این دو محصول استفاده شده و مقدار افزایش کارایی که شما می توانید از آنها انتظار داشته باشید بررسی گردد. در حال حاضر AMD فقط پروسورهای کلاس سرور opteron با دو هسته را بطور کامل به بازار عرضه کرده و بزودی Athlon ۶۴x۲ برای کامپیوترهای رومیزی را نیز به بازار عرضه می‌کند. در طرف مقابل اینتل در حال حاضر پنتیوم Extreme Edition ۸۴۰ رومیزی با دو هسته را به بازار عرضه نموده در حالی که خطهای تولید Pentium D و dual xeons هنوز متوقف نشده اند. با توجه به اینکه پروسسورهای دو هسته‌ای در اصل یک سیستم چند پروسسوره که در یک قالب قرار گرفته اند، می باشد. اجازه بدهید اینک چندین تکنولوژی که در سیستم های چند پردازشگر استفاده می شود را مورد بررسی قرار دهیم. ساختار پردازنده های دو هسته ای همانطور که از نام آن ها پیداست در این تراشه ها ، دو پردازشگر و دو کش L۲ در یک واحد سیلیکونی قرار گرفته اند . مزیت این گونه پردازنده ها ، پردازش بهتر دستورات مالتی تسک است . در واقع مزایای پردازنده های دو هسته ای زمانی بهتر لمس خواهد شد که به طور همزمان چندین کار انجام پذیرد . تراشه های دو هسته ای اینتل نیاز به یک مادربرد جدید دارند در صورتی که پردازنده های دو هسته ای AMD نیاز به مادربورد جدید ندارند و فقط با به روز رسانی بایوس می توان این پردازنده ها را روی مادربورد های سوکت ۹۳۹ نصب کرد .

 

● چند پردازشگرهای متقارن ( SMP (symmetric Multi processing روش مشترکی می باشد که چندین پردازشگر بطور جداگانه با یکدیگر در یک مادربرد کار می‌کنند. سیستم عامل با هر دو cpu تقریباً بطور یکسان کار می‌کند و کارهای مورد نیاز را به آنها ارجاع می‌دهد. چیپ‌های دوهسته ای جدید intel و AMD توانایی SMP را بصورت داخلی مورد توجه قرار داده‌اند. پروسسورهای سرور opteron دوهسته ای می‌تواند همچنین بصورت خارجی با دیگر چیپ‌های دوهسته ای ارتباط برقرار کند. (بشرط آنکه چیپ متقابل نیز دارای این خاصیت باشد) محدودیت اصلیSMP در پشتیبانی سیستم عاملها و نرم افزارها از این تکنولوژی می‌باشد. خیلی از سیستم عاملها (مانند ویندوز XP سری خانگی ) توانایی پشتیبانی از SMP را ندارند و از دومین پردازشگر استفاده نمی‌کنند. همچنین بیشتر برنامه‌های پیشرفته بصورت تک رشته ای کار می‌کنند، در اصل در هر زمان فقط یک پردازشگر در حالت فعال می باشد. برنامه های چند رشته‌ای از پتانسیل موجود در سیستم‌های دو یا چند پرازشگر، می‌توانند نتایج مفیدتری بگیرند، ولی به صورت کامل عمومیت ندارد. در گذشته intel و AMD سعی داشته‌اند تا تکنولوژی جدیدی مثل SMP را بیشتر برای پردازشگرهای سرور پیشرفته مانند opteron و Xeon استفاده نمایند ( البته تا قبل از پنتیوم ۳)

 

● Hyperthreading این تکنولوژی بصورت اختصاصی توسط اینتل در پردازشگرهای چند هسته‌ای بکار گرفته شده است. این تکنولوژی قبلاً نیز توسط این شرکت بکار گرفته ‌شده‌ بود. اینتل برای آنکه از منابع CPUبه نحو بهتری استفاده نماید فقط قسمتهایی که کار پردازش اطلاعات را انجام می دهد را تکثیر کرده است. یعنی آنکه منابع داده در داخل CPU بصورت مشترک استفاده می‌شد. ایده hyperthreading برای دو برابرکردن مقدار فعالیت چیپ می‌باشد تا آنکه کاهش عملکرد سیستم که در اثر فقدان حافظه Cache روی می‌دهد کمتر گردد همچنین بصورت تئوری نشان داده شده که منابع سیستم کمتر تلف می‌‌گردند. در صورتی که CPU های hyperthreading مانند دو پروسسور حقیقی بنظر می رسد. ولی این CPU ها نمی‌توانند عملکردی مشابه دو CPU مجزا مانند CPU های دوهسته ای داشته باشند. زیرا در CPU های دو هسته ای دو "Threads"مشابه بطور همزمان و با Cache ‌های جداگانه L۱ و L۲ می‌توانند اجرا گردند که این عمل در پردازشگرهای hyperthreading قابل انجام نمی‌باشد. یکی از چیپهای جدید اینتل بنام ، پردازشگر پنتیوم Extreme Edition ۸۴۰ ، در داخل هر هسته خود از تکنولوژی hyperthreadings نیز پشتیبانی می‌کند، یعنی آنکه در یک سیستم عامل آن بصورت چهار پردازشگر حقیقی دیده می‌شود.

 

● دو چیپ در یک قالب ... چرا؟ چرا دو شرکت اینتل و AMD بطور ناگهانی شروع به توزیع پردازشگرهای دو هسته‌ای کردند؟ اول از همه رقابت چنانچه بعداً بیان خواهیم کرد AMD از ابتدا توانائی بالقوه دوهسته‌ای را در پردازشگرهای ۶۴ بیتی خود داشت. ساختمان ورودی و خروجی برای دومین هسته در CPU های فعلی ۶۴ بیتی AMD موجود می‌باشد. هیچ شرکتی نمی تواند دیگران را از بدست آوردن تکنولوژی‌های جدید منع نماید و AMD در حال حاضر با موفقیت چشمگیر خط تولید پرداشگرهای ۶۴ بیتی آسودگی را از intel سلب نموده ‌است. برای اینتل ضروری می‌باشد که دارای یک تولید تخصصی در تکنولوژی دوهسته ای ‌باشد تا رقابت با شرکاء تجاری خود را حفظ نماید. دوم، کارایی می‌باشد. مطمئناً برنامه‌های کاربردی چند رشته‌ای در پردازشگرهایی که توانایی انجام چند پردازش را دارند در پردازشگرهایی که یک پردازش را در هر زمان انجام می‌دهند، بهتر عمل خواهند نمود. البته برای سیستم های چند پردازشگره یک ایراد عمومی وجود دارد و آن تاْخیری می‌باشد که این CPU ها در اجرای کار سیستم بوجود می آورند. به بیان ساده در حال حاضر روشی برای سیستم عامل‌های موجود وجود ندارند تا پردازشها را بطور کاملاً مساوی در بین پردازشگرها تقسیم نماید، پردازشگر دوم عموماً بایک مداخله کمتر و کارایی پایین‌تر کارمی‌کند، در صورتی که ممکن است پردازشگر اول بصورت ۱۰۰% در حال پردازش ‌باشد. سومین دلیل کمتر نمایان است، ناامیدی AMD و اینتل می‌باشد، هر دو شرکت با یک مانع جدی برای افزایش سرعت پردازشگرها و کوچکتر کردن اندازه قالب آنها روبرو شده اند تا این مانع حذف نشود و یا اینکه تا کاربران عمومی متوجه نشوند که GHZ به تنهایی کارایی را بیان نمی‌کند. هر دو شرکت برای دست یافتن به هر پیشرفت که کارایی پردازشگرها را بهبود بخشید تلاش خواهند نمود و تقریباً دلیل اصلی بوجود آمدن پردازشگرهای دو هسته ای را می‌توان همین دلیل سوم بیان نمود.

 

● دسترسی AMD به تکنولوژی دو هسته ای فرم فاکتور فعلی پردازشگر ۶۴ اتلن به طراحی دو هسته ای خیلی نزدیک می‌باشد. وجود کنترل کننده‌های Hypertransport و کنترل کننده حافظه درقالب چیپهای فعلی ۶۴ اتلن به معنی آنست که اضافه نمودن دومین هسته در داخل چیپ چندان مشکل نمی‌باشد. بدلیل رابط NorthBridge که AMD برای اتلن ۶۴ تهیه کرده‌ است کنترل کننده حافظه و رابط Hypertransport در داخل چیپ پشتیبانی می گردد. این به چیپ‌های دوهسته‌ای امکان می دهد که از داخل خود پردازشگر با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. تعداد ترانزیستورهای پردازشگرهای اتلن ۲X۶۴بیش از دو برابر پردازشگرهای اتلن ۶۴ می‌باشد. با توجه به اینکه در ساختن CPU های جدید از روش ۹۰nm استفاده می شود سایز کل چیپ کمی افزایش پیدا کرده و ولتاژ عملکرد ۱.۳۵ تا ۱.۴ می‌باشد و گرمای خروجی به بیش از ۱۱۰w کمی افزایش می‌یابد. هر هسته پردازشگر حافظه Cache L۱ و L۲ مخصوص به خود را دارد، ۱۲۸ KB برای L۱ و بسته به مدل ۵۱۲ KB تا ۱ MB برای L۲. L۲ دارای Advaced Trsnsfer Cache(ATC) می باشد. ATC وظیفه هدایت توان عملیاتی و تبادل اطلاعات بین هسته پردازنده و حافظه نهان L۲ را بر عهده دارد . L ۲ دارای رابط ۲۵۶ بیتی (۳۲ بایتی) می باشد که باعث تبادل داده در هر سیکل Clock هسته می شود. هسته Prescott در مقایسه با هسته Northwood که دارای KB۵۱۲ حافظه نهان L ۲ است ، دارای حافظه نهان Mb۱ می باشد. ضمنا با توجه به فناوری ساخت ۹۰نانو افزایش KBبه۵۱۲ MB۱ تاثیری در تغییر اندازه Die پردازنده بوجود نیاورده است. حافظه نهان L۱ به دو قسمت حافظه نهان داده L۱ و حافظه نهان ردیابی اجرا L۱تقسیم می شود. حافظه نهان داده L۱ دارای ۸کیلو بایت ظرفیت و حافظه نهان ردیابی اجرا ریز عمل های کد گشایی (Decode) شده را در خود نگهداری می نماید که باعث حذف کد گشا از حلقه اجرایی وکاهش خط لوله می شود.دو برتری مهمی که AMD در CPU های دو هسته‌ای دارد عبارتند از اینکه : "Crossbar Switch" که آدرسها را جمع‌آوری کرده و توزیع می کند و داده را از هر هسته به هسته دیگر یا باقی سیستم توزیع می کند در حال حاضر امکان اضافه شدن دومین هسته را دارد. موفقیت دیگر AMD که از نظر مصرف کننده خیلی مهم می‌باشد امکان استفاده اتلن۲X۶۴ از مادربردهای سوکت ۹۳۹/۹۴۰ می باشد و فقط لازم است که شرکت تولید کننده مادربرد BIOS را برای پشتیبانی از خصوصیات جدید به روز رسانی نماید.

 

● دسترسی اینتل به پردازشگر دو هسته ای با توجه به اینکه اینتل مانند AMD دارای مدل قبلی برای اضافه کردن هسته جدید در داخل یک قالب CPU نبود،برای ساخت آن مدل جدیدی راطراحی نمود که البته دارای نواقصی نسبت به مدل AMD می‌باشد. پردازنده Pentium D اینتل،یک پردازنده Dual Core (دو هسته ای) است و کارآیی بسیار خوبی دارد،ولی کاربران خیلی کم به اون توجه می کنن و بیشتر جو Pentium ۴ گرفتتشون.در واقع این پردازنده برای آنهایی مفید است که به پردازنده دو هسته ای نیاز دارن و می خوان پول کمتری نسبت به Pentium EE Dual Core خرج کنن.البته کارآیی اون کمتر از دوهسته ای هایAMDهست (متأسفانه)...این پردازنده ها با هسته Smithfield و با باس ۸۰۰ MHz و کش دو مگابایتی L۲ عرضه می شوند ... تکنولوژی ساختشون هم ۹۰ nm می باشد. چیپست های پشتیبانی کننده : ۹۴۵P Express , ۹۴۵G Express , ۹۵۵X Express . این پردازنده از EM۶۴T هم پشتیبانی می کنه واز Pentium D از HT Technology پشتیبانی نمی کنه.پنتیوم D در اصل از دو پردازشگر "Prescott" پنتیوم D در یک قالب تشکیل شده است ، این پردازنده دارای مزیت داشتن دو حافظه کش L۱ و L۲ برای هر هسته بطور مجزا می‌باشد، ولی دارای نواقصی نیز می باشند از جمله اینکه این دو پرداشگر برای ارتباط برقرار کردن با یکدیگر باید، از NorthBridge و FSB خارج پردازشگر استفاده نمایند. تعداد ترانزستورها برای چیپ های جدید بیش از ۲۳۰ میلیون و گرمای تولید شده به مقدار فوق‌العاده ۱۳۰W برای پنتیوم Extereme Edition می‌رسد. پردازنده های دو هسته ای اینتل که قبلا با نام رمز Conroe شناخته می شدند از تکنولوژی ساخت کوچکتری بهره میبرند که باعث کاهش طول خط لوله ها و افزایش کارایی پردازنده می شوند. این سری جدید از پردازنده ها از خط لوله های ۱۴ مرحله ای (در برابر خط لوله ۳۱ مرحله ای یا بیشتر که در خانواده Xeon یافت می شد) و تکنولوژی Intel Wide Dynamic Execution بهره می برند. همچنین واحد FPU در این پردازنده ها نیز تقویت شده است. از دیگر ویژگی های این پردازنده حافظه نهان یکپارچه L۲ است که با استفاده از آن یکی از هسته ها در حالی که هسته دیگر در حالت بیکاری به سر میبرد به تنهایی می تواند از تمام فضای این حافظه استفاده کند.از مهمترین مزایای پردازنده ها Conroe افزایش بازدهی با وجود مصرف کمتر است و این بدان معناست که این هسته ها بسیار خنک تر خواهند بود و با استفاده از آنها می توان کامپیوتر های کوچکتر با صدا و حرارت کمتری تولید کرد. درطی سه سال گذشته این اولین سری پردازنده است که شرکت اینتل برای مقابله با محصولات شرکت AMD در زمینه بازی و برنامه های حرفه ای تولید می کند که شهرت آنها را در میان این دسته از کاربران افزایش می دهد. یکی از بزرگترین معایب طراحی اینتل نسبت به AMD که سوکت‌های ۹۳۹ را برای طراحی پردازشگرهای دو هسته‌ای خود حفظ نمود آن است که راه حل دو هسته‌ای اینتل نیاز به یک جفت چیپ ست جدید بنامهای ۹۵۵X و ۹۴۵P دارد. شرکت nvidia اخیراً ویرایش اینتل SLI که پروسسورهای دو هسته‌ای را پشتیبانی می‌کند را به بازار عرضه کرده ‌است که این مورد هم زمان بیشتری را مصرف و هم هزینه‌ای اضافی برای مصرف کننده در پی دارد.

 

● گرما و پهنای باند : هر دو پردازشگرهای تک هسته‌ای AMD و Intel گرمای فوق‌العاده زیادی تولید می‌کردند، که هیت سینک‌های فوق‌العاده بزرگی که برای آنها استفاده می ‌شود گویای این مطلب می‌باشد. حال با اضافه کردن یک هسته اضافی چگونه می‌توان این پردازشگرها را خنک نمود. ولی AMD و Intel از چندین روش برای خنثی کردن این موضوع استفاده کرده‌اند، ابتدا آنکه در ساخت این پردازشگرها از تکنولوژی ۹۰nm استفاده شده که باعث کوچکتر شدن CPU ونزدیکتر شدن قسمتهای مختلف بر روی CPU شده و در نتیجه گرمای تولید شده را به مقدار زیادی کاهش می‌دهد و دوم آنکه فرکانس کاری این CPU ها بمقدار حدود ۴۰۰MHz نسبت به آخرین CPU های تک هسته ای کاهش پیداکرده و همچنین هسته دوم همیشه بصورت کامل کار نمی‌کند این سه مطلب باعث می‌گردد که گرمای تولید شده بمقدار خیلی زیادی نسبت به CPU های تک هسته‌ای افزایش نیابد. پهنای باند بکار رفته محدودیت بزرگتری برای CPU های دو هسته‌ای می‌باشد، زیرا هر سدو AMD و Intel پهنای باند برای CPU های تک هسته‌ای را برای این نوع CPU ها نیز حفظ کرده‌اند و طرحی برای افزایش آن ندارد.

 

● دو پردازشگر تک هسته ای در مقابل یک پردازشگر دو هسته‌ای محاسبات و بررسی طرحهای موجود نشان می‌دهد که دو چیپ اپترن AMD باید دارای سرعت بالاتری نسبت به یک چیپ دو هسته‌ای باشد، زیرا هر یک از این OPTERON ها دارای یک کنترل کننده حافظه مجزا می‌باشد ولی در چیپ‌های دو هسته‌ای هر دو هسته باید یک کنترل کننده حافظه را بصورت مشترک استفاده کنند. در مورد اینتل این موضوع مطرح نمی‌باشد زیرا در هر دو طرح یک کنترل کننده حافظه در خارج از CPU استفاده می شود و فقط در طراحی دوهسته ای این مسیرها کوتاه‌تر می‌باشند که چندان پارامتر مطرحی در افزایش سرعت نمی‌باشد. یکی از بزرگترین مزایای پردازشگرهای دو هسته‌ای نسبت به دو پردازشگر تک هسته‌ای بحث اقتصادی آن می‌باشد، زیرا اولاً خرید یک CPU دو هسته‌ای از دو CPU تک هسته‌ای ارزانتر می‌باشد و از طرف دیگر باید قیمت مادربرد را نیز لحاظ کرد که در این صورت این موضوع بیشتر جلب توجه می‌نماید.

 

● استفاده از پردازنده های دو هسته ای در لپ تاپ ها کارشناسان رایانه‌ای عقیده دارند با آغاز استفاده از پردازنده‌های دو هسته‌ای در "لپ تاپها"، در آینده از یک سو شاهد قوی‌تر و ظریفتر شدن این رایانه‌ها و از سوی دیگر افزایش عمر باتری‌های آنها خواهیدم بود. به گزارش سایت اینترنتی "ای ام یی اینفو"، درحالی که تا پیش از این پردازنده‌های دوهسته‌ای تنها در رایانه‌های شخصی رومیزی(دسکتاپ) به کار گرفته می‌شدند، شرکت "اینتل" ماه گذشته نخستین پردازنده‌های دوهسته‌ای و "چیپ ست" ویژه استفاده در رایانه‌های لپ تاپ را با نام "سنترینو دیو موبایل""‪ "Centrino Duo Mobile‬معرفی کرد و شرکت "اپل" نیز نخستین لپ‌تاپهای برپایه پردازنده‌های دوهسته‌ای "اینتل کور دیو"("‪(Intel Core Duo‬خود را به بازار داد. پردازنده‌های دو هسته‌ای جدید "اینتل" ویژه استفاده در لپ‌تپها، حدود ‪۶۸‬ درصد سریعتر از بهترین نمونه‌های تک هسته‌ای محصولات همین شرکت بوده و به علاوه مصرف انرژی آنها نیز در مقایسه با پردازنده‌های تک هسته‌ای، ‪ ۲۸‬درصد کاهش پیدا کرده‌است. این بدان معناست که استفاده از پردازنده‌های دوهسته‌ای جدید فاصله موجود میان توان محاسباتی لپ‌تاپها و توان محاسباتی رایانه‌های رومیزی را کاهش داده و به علاوه عمر باتری لپ تاپها را نیز افزایش خواهد داد. از سوی دیگر، یک پردازنده دو هسته‌ای، کوچکتر از دو پردازنده تک هسته‌ای است و به همین علت با استفاده از این پردازنده‌ها امکان ساخت لپ‌تاپهای قدرتمند سبک و ظریف فراهم خواهد شد. مهمترین مشکل فعلی در زمینه استفاده از پردازنده‌های دوهسته‌ای، کمبود نرم‌افزارهایی است که بتوانند به درستی از قابلیتهای این پردازنده‌ها استفاده کنند که این مشکل نیز با ورود نرم‌افزارهای جدید شرکتهای مختلف به بازار، در آینده نزدیک برطرف خواهد شد.

 

مهدی بابایی ارائه به استاد عبداللهیان سایت شایگان